«ننه مخمل» یک پیرزن روستایی غیرکلیشه ای

«ننه مخمل» یک پیرزن روستایی غیرکلیشه ای

«ننه مخمل» یک پیرزن روستایی غیرکلیشه ای
۲۱ آذر ۱۴۰۰

مستند «ننه مخمل» به کارگردانی امیرحسین خلیل زاده و تهیه کنندگی مهدی مطهر در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت، اولین اکران خود را تجربه می کند. به بهانه نمایش این مستند در سینما حقیقت، نگاهی داریم به این اثر… .

مستند با نماهایی از طبیعت بکر، خانه های روستایی و پیرزنی در حال سیب چیدن شروع می شود. زن سوار بر الاغ از میان کوچه های روستا می گذرد و داخل خانه ی ساده اش می شود. تا این جا همه چیز بر روال فیلم هایی است که مفهوم روستا را با امر بکر، معصومیت و اصالت پیوند زده اند، اما یک باره تلفن پیرزن زنگ می خورد و گفتگویی شروع می شود که کلیشه های رایج را درهم می شکند. پیرزن روستایی مکالمه ای را درباره خرید یک زمین شروع می کند.

پیرزن رو به دوربین خودش را معرفی کند، مخمل زنی شصت سه ساله که هفت بچه دارد و تمام این سال ها با خیاطی، گلدوزی، تره چینی و سیر چینی … بچه هایش را بزرگ کرده است، افتخار خودش می داند در این سال ها روی پای خودش ایستاده و خرج زندگی را در آورده و تاکید می کند خودم با زور بازوی خودم.

ادامه مستند رابطه ی او را با اطرافیانش تصویر می کشد، ننه مخمل سه پسر دارد، اگرچه با مادرشان بر سر کارهایش مجادله دارند، اما جلودار او نیستند، پسرها به مادرشان افتخار می کنند، اما نوعی رابطه فرمانده – سرباز فی مابین آنها در جریان است. مخمل منابع پولی را در دست دارد و با پسرانش بر سر مزد کار چانه می زند.

مادر مخمل از او شکایت دارد که به او سر نمی زند، مخمل هم از تنفری که به مادرش دارد می گوید، این که هرگز در سختی های زندگی در کنارش نبوده و هیچ کمک مالی نکرده در حالی که توانش را داشته… .

او موقع فروش محصولاتش قواعد بازی کسب و کار را می داند؛ تبلیغ می کند، چانه می زند، سرش در حساب و کتاب است و در آخر اهالی روستا را بسیج می کند تا از فروشنده ی زمین برای او تخفیف بگیرند و سرانجام زمینی را که می خواهد می خرد.

پوستر ننه مخمل

مستند اگر چه پیرنگ کمرنگی دارد و تا حدودی شلخته و پرسه زنانه اطراف شخصیت محوری می چرخد، اما بازنمایی این روابط انسانی و بسیاری از تصورات قالبی و فراگیر پیرامون زندگی روستایی را واسازی می کند. کلیشه هایی ازین دست که روستا بهشت گمشده ای است که ارزش های جمع گرایانه بر آن حاکم است و ارزش های مبادله ای و پولی در آنجا رسوخ نیافته است.

برعکس نشان می دهد مهر و محبت خانواده هسته ای بورژوا در خانواده گسترده ی روستایی معنایی ندارد، روابط میان اعضای خانواده میان آنها بر اساس نظام تولیدی است.

وقتی ننه مخمل بالاخره موفق می شود که زمین را بخرد، فیلمساز سعی می کند قدمی به جلو بردارد و دنیای ذهنی او را تصویر بکشد، آن موقع است که شیرینی این شخصیت سخت نمایان می شود؛ او داستانی را روایت می کند که از دعانویسی خواسته برای او کتاب باز کند و در طالعش آمده است که عاشق است، خودش می گوید هرگز عاشق مردی نبوده اما عاشق بچه هایش، زمین، کوه و خر است؛ خری دارد که دوستش دارد و به هیچ کس نمی دهد.

به قلم: بهاره بیات، کارشناس علوم اجتماعی

جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: