صدای تازه یک مستند/ «رزم آرا، یک دوسیه مسکوت» اثر «احسان عمادی» و «حسام اسلامی»
صدای تازه یک مستند/ «رزم آرا، یک دوسیه مسکوت» اثر «احسان عمادی» و «حسام اسلامی»
«رزمآرا، یک دوسیه ی مسکوت» دومین همکارى احسان عمادى و حسام اسلامى در گونه مستندهاى تاریخى- آرشیوى است، یک مستند بلند که روایتگر دوران نخستوزیری سپهبد حاجیعلی رزمآرا در ۱۳۲۹ است.
«رزمآرا، یک دوسیه مسکوت» ساخته احسان عمادى و به تهیهکنندگى حسام اسلامى را ماه گذشته در خانه سینما دیدم، در برنامه نمایش آثار منتخب نهمین «جشن مستقل سینمای مستند ایران». یک مستند بلند، که روایتگر دوران نخستوزیری سپهبد حاجیعلی رزمآرا در 1329 است و ضمن بررسی دلایل قتل بحثبرانگیز او از دریچه یک پرونده جنایی، به تعقیب ردپای بازیگران گوناگونی از شاه و دربار گرفته تا دکتر مصدق و آیتالله کاشانی و جبهه ملی و فدائیان اسلام در این رویداد میپردازد.
فیلمى قوى، خوشساخت، و پرسشبرانگیز که از همین حالا توصیه مىکنم دیدنش را در جشنواره سینماحقیقت از دست ندهید.
«رزمآرا، یک دوسیه ی مسکوت» دومین همکارى عمادى و اسلامى در گونه مستندهاى تاریخى- آرشیوى است. این دو در سال ۱۳۹۴ نیز مستند «محاکمه» را با موضوع دادگاه مصدق ساختهاند.
«رزمآرا» – که عجیب تأثیر و عطر و بوى جذاب «جى. اف. کى» (الیور استون) را در آن حس مىکنم-، در نگاه من از چند جهت حائز اهمیت است؛ اول از لحاظ صورى: استفاده عالى از آرشیو صوتىِ پروژه تاریخ شفاهى هاروارد (و چند پروژه تاریخ شفاهی دیگر)، جستوجوى اساسى در آرشیوهای عکس و فیلم و دقت بالا در استفاده از آنها (یعنی دیگر تصویر قیام سیام تیر بهجاى کودتاى ٢٨ مرداد به کار نرفته، یا بالعکس؛ از این دست اشتباهات رایج که در اغلب مستندهاى آرشیوىمان شاهدش هستیم)، انتخاب مناسب موسیقى و اجراى خوب گوینده گفتار در بیان متنهاى مختلف.
اما اهمیت اصلى این فیلم، در «پروبلماتیزه کردن» برههاى حساس از تاریخ معاصر، و به دست دادن قرائتى متفاوت از کنشها و رفتارهاى بازیگران سیاسى آن روزگار است؛ بازیگرانى که ذهن عادتزدهی اغلبمان (و ایضاً ذهن داعیهداران تاریخ و علوم سیاسى)، سالهاست صف اشقیا و اولیاى آن را با خطى قاطع و روشن ترسیم کرده است. عمادى این صف را برهم مىزند، بىآنکه به دام یک دوقطبىسازى دیگر بیفتد.
پس از پایان فیلم، یکى از بینندگان (که خود مستندساز و اهل قلم است)، با خطاب و عتاب شدید به عمادى مىگفت: «تو رسالتت این بوده که به سیاستمدار آرمانى یک ملت و قهرمان چند نسل از ایرانىها توهین کنى.» اینکه چرا او چنین گفت را زمانى متوجه مىشوید که فیلم را ببینید، اما من برانگیخته شدن چنین واکنشى را عین پیروزى براى این فیلم مىدانم. زیرا فیلم از حد بازنمایی و بازگویى سادهی آرای مورخین فراتر رفته، و به تعبیر «بیل نیکولز» به یک «صدا» تبدیل شده است؛ صدایى که مىتوانیم از آن بدمان بیاید، اما نمىتوانیم منکر حضورش باشیم.
به قلم مهرداد فراهانی، مدرس و پژوهشگر سینمای مستند
منبع: خبرآنلاین
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: