راه رفتن بر لبه تیغ در روایت مستندگونه یک قاتل سریالی/ یادداشتی درباره مستند سینمایی «مهین»

راه رفتن بر لبه تیغ در روایت مستندگونه یک قاتل سریالی/ یادداشتی درباره مستند سینمایی «مهین»

راه رفتن بر لبه تیغ در روایت مستندگونه یک قاتل سریالی/  یادداشتی درباره مستند سینمایی «مهین»
۱۵ شهریور ۱۳۹۸

مستند «مهین» به کارگردانی محمدحسین حیدری و تهیه کنندگی مهدی مطهر به بررسی شخصیت پیچیده‌ی «مهین قدیری» اولین قاتل سریالی زن ایران می‌پردازد.

محمدحسین حیدری، اولین قاتل سریالی زن را سوژه ساخت مستندی جنایی قرار داده است. از آنجا که قتل­‌های سریالی بیش از هر جرم دیگری وجدان جمعی را جریحه­‌دار خواهد کرد، پرداخت مستندگونه به چنین سوژه‌ای به سان راه رفتن بر لبه تیغ است.

قتل­‌های سریالی به عنوان یکی از پدیده‌­های اجتماعی از جمله خشن­‌ترین جرایم و ناهنجاری‌های اجتماعی‌اند. اینگونه قتل­‌ها به جهت فردی و اجتماعی و البته امنیتی و پلیسی از مهم‌ترین جرایم ناامن کننده جامعه نیز محسوب می­‌شوند.

سال‌هاست زنان در درجه نخست و کودکان در درجه دوم، به عنوان اصلی­‌ترین قربانیان قتل­‌های سریالی بوده و هستند. تاثیر مخرب این گونه جرایم، بسیار گسترده و در عین حال بسیار طولانی مدت است. گاه خاطره ناگوار و آزاردهنده یک قتل سریالی تا سالیان دراز وجدان جمعی را جریحه­‌دار می­‌نماید. به دنبال هر جنایت سریالی، موجی از ترس و وحشت در منطقه جغرافیایی قتل به وجود می­‌آید. بنابراین در جایی که کارشناسان جنایی، روانشناسان، جامعه‌­شناسان و جرم­‌شناسان به تجزیه و تحلیل این پدیده می­‌پردازند، چگونگی پرداخت یک فیلمساز بیش از پیش دارای اهمیت خواهد بود.

سال‌ها قبل مستند گزارشی ضعیفی به نام «و عنکبوت آمد» درباره سعید حنایی قاتل سریالی زنان خیابانی در مشهد ساخته شد اما در مستند مهین با شکلی وفادارانه­‌تر به عناصر فیلمیک در پرداختن به قاتلی سریالی مواجه‌ایم. فیلم تا حدود دقیقه ۳۰ با دو بخش روایت خود را پیش می­‌برد. روایت راوی که پرده از جنایتی هولناک بر می­‌دارد. این بخش با تلفیق و ترکیب مصاحبه‌­های مسئولان قضایی وقت در قالب گزارش قتل­‌ها، پازل معماگونه و جنایی را تکمیل می­‌کند. بخش دوم با بازسازی داستانی مهین، پا به پای بخش دیگر ادامه می‌­یابد.

فیلمساز، اتومبیل قاتل و صحنه­‌های قتل را در فضای وهم­ گونه و هراسناک شهر قزوین بازسازی می­‌کند. همه چیز در کنار هم در هیبت یک افسونگر خانمان برانداز تجسم می­‌یابد.

مستند مهین

مهین در شهر پرسه می ­زند و طعمه‌­هایش را زیر نظر می‌­گیرد و نقشه قتل را اجرایی می­‌کند. عمل پرسه زدن و آپاراتوس سینمایی هر دو با هم، حضور قاتلی خونسرد را در غیاب ناامنی شهر معنا می­‌کند. در بخش داستانی، فیلم در ارائه اطلاعات با خساست جلو می‌­رود. ابتدا اتومبیل قاتل و آرام آرام چهره او را می­‌بینیم. این روند، ریتم متعادل و مناسبی در شکل­‌گیری داستان به وجود آورده است.

مخرج مشترک داده مصاحبه­‌ها نشان از حساب‌شدگی قتل­‌ها، زن بودن قاتل و آشنا بودن قاتل برای مقتولین دارد. ترکیب این دو بخش با هم به همراه ایجاد بار تعلیقی در کانون مرکزی روایت، به علاوه بهره بردن از عناصر فرمی، جذابیت و کشش روایی را دوچندان کرده است.

بهره بردن از تدوین در راستای چینش معماگونه اطلاعات، استفاده از دیزالوهای به جا در کشف ابعاد شخصیتی مهین مانند جایی که چهره مهین به تابلویی در منزل او که شیری آهویی در دهان دارد دیزالو می‌­شود، استفاده از تاریکی شهر به مثابه مکان ماوقع برای بسط بحرانی که سویه­‌های هولناک جنایت را بیش از پیش از یک موقعیت جغرافیایی فراتر می­‌برد.

دوربین در بازسازی هر قتل، خوددارانه بدون نزدیک شدن به مقتولین فقط به محل وقوع جنایت و حول و حوش آن می­‌پردازد و از این تمهید در جهت خلق فضایی سرشار از خشونت، ویرانی ارزش‌­های انسانی، سبوعیت و فساد اخلاقی حرکت می‌­کند.

از زمان دستگیری مهین، بخشی دیگر به روایت اضافه می­‌شود. اعترافات و بازسازی صحنه­‌های جنایت با حضور مهین واقعی، از این پس فیلم مکررا میان زندگی خانوادگی (نه اعضای خانواده) مهین، چگونگی انجام جنایات، مصاحبه­‌ها و مهینِ فیکشن و داستانی در رفت و آمد است. از این رهگذر انگیزه­‌های روانی و درونی مهین را خاطر نشان می‌­کند. گو اینکه همراه با پیشبرد روایت، فیلم به گونه‌‌­ای محسوس رو به سوی انگیزه­‌های فرامتن قاتل نیز می­‌پردازد.

با حل و فصل معمای جنایات، شمایل مهین به سان موتیفی در نماهای متعدد تکرار می‌شود تا دلالت بر لایه­‌های پنهانی از شخصیت او داشته باشد که مبین نگاه مضطرب و در عین حال به مثابه کلیدی راهگشا در واکاوی روش­‌های افسارگسیخته او در قتل­‌های آخر باشد. کسی که در ابتدا فقط به خفه کردن طعمه‌­هایش اکتفا می­‌کرد رفته رفته در سایه رسوب ارزش­‌های انسانی، قتل به قتل به فروپاشی روانی رسیده تا آنجا که گویی روانش با محنت و آدمکشی، فربه­‌تر و جری­‌تر می­‌شود

فیلم به ورطه حرف­‌های قلمبه چون چگونگی شرایط خانوادگی و محیطی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی به عنوان علل مهین­‌شدگی نمی­‌پردازد و برداشت­‌های فرامتن را به مخاطب آگاه وا می‌­نهد. نمای آخر فیلم آنجا که گفته می‌­شود چند هفته بعد از اعدام مهین جسد زنی بیرون از شهر کشف می­‌شود به اندازه کافی در واکاوی ادامه چنین جنایاتی در سایه نبود تدبیر، گویاست.

فیلمساز با استفاده از عناصر روایی و فرمی، مستندی جنایی می­‌سازد که بیش از هر چیز در آن، پرداخت سینمایی مهم بوده است.

نویسنده: مصطفی یوسف زاده
به نقل از بلاگ سینمامارکت

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید:

آیکون کانال تلگرام خانه مستند