حملات عجیب به «آقا مرتضی»، جامعترین مستندی که درباره شهید آوینی ساخته شد
حملات عجیب به «آقا مرتضی»، جامعترین مستندی که درباره شهید آوینی ساخته شد
مخالفان مستند «آقامرتضی» از نمایش محدودیت تراشی «صدا و سیمای هاشمی برادر» و دولت سازندگی برای سید مرتضی آوینی و طرح آن برای نخستین بار در سیمای ملی بیشتر هراسیدهاند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق – پخش مستند آقا مرتضی از ۱۵ فروردین از شبکه سوم سیما آغاز شد. با پخش قسمت دوم این مستند، همسر محترم شهید آوینی به پخش این مستند از صدا و سیما واکنش نشان داد. سرکار خانم مریم امینی همسر شهید آوینی در نامهای با تیتر «مرحمت فرموده ما را مس کنید» اعتراضشان را نسبت به پخش مستند «آقا مرتضی» از شبکه سه سیما ابراز داشت و این اثر را «فیلمفارسی آقا مرتضی» نامید.
امینی در این نامه مینویسد:
بدون اطلاع و نظارت خانواده، مستند زندگینامهای ساختهاند به نام آقا مرتضی. در جایجای فیلمشان از تصویر و کلام بنده و دیگر اعضای خانواده که به برنامهها و فیلمهای دیگری تعلق دارد، استفاده کردهاند. حتی حریم شخصیترین لحظات زندگیام در بهشت زهرا را نگه نمیدارند و در تلویزیون نمایشش میدهند. از نظرشان، نمایش «بیسانسور» زندگی شهید آوینی، یعنی ساختن یک کاریکاتور بیوجود عاشقپیشه سیگاری مثلا روشنفکر که هزارانهزار نمونهاش در همه جا پیدا میشود. تصویری مشابه زنان بدکاره فیلم فارسی که قرار است با وقوع انقلاب، آب توبه سرشان بریزند تا پاک شوند. هرچه بدکارهتر جذابتر، توبهاش مقبولتر و فروش فیلم بیشتر.
اول صبح نامهای میفرستم برای آقای شاهآبادی، معاون سیما. به نمایندگی از کل خانواده نارضایتیام را اعلام میکنم و خواستار توقف پخش برنامه میشوم. مینویسم شهید آوینی تا زمانی که در قید حیات بود، علاقهای به روایت زندگی خصوصیاش نداشت و حالا که نیست، تشخیص اینکه کدام بخش از زندگی ایشان را میشود روایت کرد و چگونه، به عهده خانوادهاش است. به چه حقی میشود در زندگی خصوصی یک شخصیت مشهور تجسس کرد و بعد، بر اساس اطلاعاتی مطلقاً جعلی این زندگی را به تصویر کشید؟ در کجای دنیا، زندگی خصوصی یک شخصیت مشهور را میشود بدون اطلاع و نظارت خانوادهاش ساخت؟ جوابی نمیشنوم.
با آقای فروغی، مدیر شبکه سه، تماس میگیرم، پشت تلفن همان حرفها را تکرار میکنم. پاسخ این است که قرائتهای مختلفی در مورد شهید آوینی وجود دارد! کمکم من دارم تبدیل میشوم به سانسورچی و ایشان به مدافع آزادی عقیده! توضیح میدهم که الان درباره افکار شهید آوینی صحبت نمیکنیم که بشود قرائتهای متفاوتی از آن داشت. البته که هر کسی میتواند، به روال مرسوم این ۲۸ سال، نظر خودش را درباره افکار او ابراز کند، فیلمش را بسازد یا نوشتهاش را منتشر کند. ما میشنویم و بعد، نظر خودمان را میگوییم، بدیهی است که اگر اختلاف نظری شکل بگیرد، اعتراض و شکایت قانونی در پی نخواهد داشت. الان داریم درباره جزئیات زندگی خصوصی یک شهید مشهور صحبت میکنیم که تا وقتی در قید حیات بوده، بدون اجازه خودش و بعد از آن هم بدون اجازه و تأیید وارث قانونیاش نمیشود بر اساس این جزئیات منتشرنشده و خصوصی، فیلم ساخت. چطور میشود به حرفهایی که شاید کسی نقل کرده اکتفا و استناد کرد؟ شاید هر کسی هر نسبت دروغینی به ایشان بدهد؛ این کفایت میکند برای نمایشیکردن زندگی خصوصی این شخصیت؟ تازه این یک وجه ماجراست، وجه دیگر موضوع، تعرض به زندگی خصوصی خانواده و تبعات ارائه این چهره جعلی در زندگی تکتک اعضای خانواده اوست.
حرفهایم فهم نمیشود. برایم روشن میشود وقتی سازمان اوج، تهیهکننده فیلمفارسی شهید آوینی باشد، مرزهای بیاخلاقی، بیقانونی، پردهدری و ابتذال میتواند جابهجا شود. تلویزیون هم صرفاً پخشکننده است و مدیرانش میگویند با وجود احترام بیحدوحصری که نه تنها برای شهید آوینی بلکه برای همه خانوادههای شهدا قائلند، به پخش این برنامه مبتذل ادامه خواهند داد!
در کشوری زندگی میکنیم که مرجع تأیید آنچه درباره زندگی خصوصی سیدمرتضی آوینی نمایش میدهند، من نیستم که همسرش بودهام و صاحب قانونی آنچه از او بازمانده، بلکه برنامهساز سازمان اوج است که اجازه دارد قرائت جعلی خودش را برای میلیونها مخاطب به نمایش بگذارد و آنها را به این باور برساند که آوینی همین بوده که ما مقابل چشمتان قرار دادهایم.
با اینکه حفظ حرمت خانواده محترم و معزز این شهید انقلابی، ضروری است اما شخصیت «سید شهیدان اهل قلم» نباید به دلیل حساسیتهای ویژه شخصی و خانوادگی برای معرفی به افکار عمومی، محدود به معرفی از طریق خانواده باشد.
چون خانواده این شهید محترم، فعال فرهنگی هستند، علاقهمندان و رهروان این اسوه فرهنگی نباید از شناخت ویژه ایشان بینصیب بمانند. از سوی دیگر تهیهکننده اثر قبل از پخش باید مسیر جلب رضایت سرکار خانم مریم امینی را هموار میکرد. البته عده بیشماری پس از تماشای این سریال مستند اعتقاد دارند، این جلب رضایت ضروری نیست، کما اینکه اگر این جلب رضایت صورت میپذیرفت، در نهایت خروجی مستندی از شهید آوینی، تبدیل به همان آثار شعاری و غیرضروری میشد که از ایشان ساخته شده است.
اما این مستند هفت قسمتی از جهات دیگر مورد اعتراض قرار گرفت و حسین معززینیا مستندساز، روزنامهنگار و داماد شهید آوینی در نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما نوشت:
این روزها از شبکهی سه، یکی از شبکههای تحت مدیریت شما، مجموعه برنامهای پخش میشود به نام «آقا مرتضی». تکههای متعددی از راشهای یک مجموعه تلویزیونی ۳۰ قسمتی به نام «روایت راوی» که سال ها پیش من آن را کارگردانی و تدوین کردهام، درون این برنامهای که اسمش «آقا مرتضی» است گنجانده شده. امیدوارم به تفاوت میان استفاده از «راش» با قطعههای از برنامهی مونتاژشده دقت کرده باشید، به طور مشخص آمدهاند مواد و مصالحی که من تولید کردهام اما به هر دلیل کنار گذاشتهام، بدون اجازه من یا طرف مصاحبهشونده، در برنامهی خودشان مورد استفاده قرار دادهاند
پازل اعتراضهای حسین معززینیا را اعتراض «محمدعلی شعبانی» کارگردان مستند «انحصار ورثه» تکمیل کرد. این کارگردان که مستندش با اعتراض جمعی بسیاری از رسانههای انقلابی مواجه شده بوددر صفحه اینستاگرام خود متنی ساختار شکن را با این مضمون در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد:
دزدی همیشه بالا رفتن از دیوار خانه ی مردم نیست. دزدی این است که راش های یک فیلم توقیف شده را لا به لای یک مشت نریشن و آرشیو جا بدهی و اسمش را بگذاری آقا مرتضا! بیچاره آقا مرتضی…یادم هست که تهیه کننده همین فیلم، مهدی مطهر، چند وقت قبل دعوایی با یکی از همین برادران داشت بر سر یک فیلمی درباره سوریه و الخ، در افشاگری علیه این همسنگرش فقط مسائل زناشویی بنده خدا را استتوس نکرد، حالا خودش از فیلم دیگران…عجبا که کارگردان فیلم اقای سید عباسی ابراهیمی (گویا) بعد از تماس من تازه یادش افتاد که باید اجازه بگیرد که باز هم اجازه ندادم. عزیزانی که در فیلم انحصار ورثه حضور دارند به اعتماد و اعتبار بنده حاضر به گفتگو شدند و بدیهی ست که استفاده در فیلم دیگر را نمی پسندند و مصداق خیانت در امانت است. باری گفتم بدانید اینکه یک سازمانِ ثروتمند (ثروتی که متعلق به متخصصین سینماست) با همه میلیارد میلیاردی که خرج کرد باز هم در دل مردم جا باز نمی کند، غیر از نامتخصص بودن، ریشه در همین جنس حق نا حق کردن ها هم دارد.
شعبانی علاوه بر پوشش گسترده اعتراضات خانواده آوینی به صورت فعال در اتاقهای مختلفی از کلاب هاوس حضور پیدا کرد و دامنه این اعتراضات را گسترش داد و از هر فرصتی استفاده کرد تا دامنه این اعتراضات گستردهتر شود. او از زمان پخش مستند، از تمامی افرادی که به صورت فعال در تولید، پخش و نمایش این مجموعه مشارکت داشتندرا مورد انتقاد قرار میدهد.
اما به رغم تمامی این جوسازی ها و برای رسیدن به درک دقیقی از حاشیه سازیهای مکرر محمدعلیشعبانی کارگردان انحصار ورثه، میتوان به تفاوت میان ساخته شعبانی و مستند «آقا مرتضی» اشاره کرد.
هر دو مستند اذعان دارند که وضعیتی توصیفی و بدون سانسور از زندگی شهید آوینی را ارائه میدهند. مصرف سیگار و سایر… یکی از موضوعات مطرح شده درباره زندگی شهید آوینی است. حالا باید دید این وضعیت در انحصار ورثه چگونه مطرح شده است. صفحه اینستاگرامی با عنوان مهدی(1mahdiii@) تفاوت این دو مستند «انحصارورثه» و «آقا مرتضی» را به نمایش گذاشته است.
مستند «آقا مرتضی» از این جهت با حواشی فراوانی مواجه شد که انحصار در روایت در مورد شهید آوینی را شکست. همانطور که «انحصار ورثه» بر غلظت رابطه سید مرتضی آوینی با غزاله علیزاده تاکید فراوانی دارد، اما مستند «آقامرتضی» خیلی شفاف به مخاطب تفهیم میکند که غزاله علیزاده هیچ ارتباطی با زندگی آوینی نداشته است.
اما فضاسازی عجیبی حول مستند «آقامرتضی» شکل گرفت که گویی این مستند به این شهید بزرگوار اتهام میزند. نکته مهم تر این است که خانواده شهید، اگر اعتراضی هم به این بخش مستند دارند، چرا نسبت به مستند انحصار ورثه که این عنوان اتهامی را گسترش میدهد، اعتراضی را مطرح نکردند.
نکته مهم تر این است که مستند در قسمت چهارم تقابل گسترده اصلاحطلبان در دوره سازندگی را با وضوح بدون هراسی و بدون لکنت در مسیری مغایر با کلیشههای همیشگی سیما مطرح میکند و گروههایی که در مقابل این مستند ایستادهاند، مشخص است که ترسی از واکاوی زندگی آوینی بدون سانسور نداشتهاند، بلکه از نمایش محدودیت تراشی «صدا و سیمای هاشمی برادر» و دولت سازندگی برای سید مرتضی آوینی و طرح آن برای نخستین بار در سیمای ملی بیشتر هراسیدهاند. اگر جزئیات انتقادات محمدعلی شعبانی را در فضای مجازی رصد کنیم؛ درخواهیم یافت که او پیکان انتقادات خود را به سوی سازمان اوج گرفت اما علیصدرینیا و سیدابراهیمی کارگردان این مجموعه با استدلالهایی منطقی در پلت فرم کلاب هاوس اثبات کردند که انحصار ورثه شامل هیچ ویژگی حقیقی برای پخش در رسانه ملی نیست.
شوقی : مستند آقامرتضی، اثری بسیار رفیقانه و نجیب است و حرمت آوینی را نگاه داشته است
مصطفی شوقی روزنامهنگار و مستندساز درباره مستند «آقامرتضی» به مشرق گفت: در یک نگاه کلی، مستند آقا مرتضی مستندی بسیار نجیب است. روایتی که به کارمیبرد بسیار محترم و دربرگیرنده همه زوایای زندگی شهید آوینی است. زندگی قبل از انقلاب ایشان را نجیبانه و بر اساس پروتکلها روایت میکند. این مسئله را به خاطر این میگویم که شاهدین عینی و افرادی که با مرتضی یا کامران آوینی رابطه داشتند، آن را روایت می کنند و از همه مهم تر برخلاف روایتهای سابق، روایت عریانی نیست، روایتی هست که معلوم است که رفقایش صحبت می کنند و کاملا رفیقانه است.
درروایتهای مرتبط با ایشان درباره برخی مسائل حرف زده شده و سالهای سال در فضای مجازی و رسانهها مطرح شده اما وقتی این مسائل توسط رفقایش نجیبانه مطرح شود، مستند کار شاذی را انجام داده و در عین حال این کار شاذ سبب نشده که حرمت شهید آوینی از بین برود. بخشهایی از مستند مورد مناقشه قرار گرفته و ضرورت داشت در این شرایط این موارد را مطرح کنم.
شهید مرتضی آوینی، تاثیر فراوانی در یک نسل از روزنامهنگاران و فیلمسازان و افراد فرهنگی داشته است. نسل ما که نوجوانیمان با شهادت ایشان همراه بود، متبرک از نام شهید آوینی است و زندگی ما از ایشان تاثیر گرفته است و از مهم ترین افرادی بود که بر نسلهای پس از انقلاب تاثیرگذار بوده ودر برخی موضوعات مورد مناقشه بوده است. این مناقشه آدمها را به جستجویی وادار کرده و برای دوستداران این اتفاق رخ داده است، از این رو مستند آقامرتضی، یک منظومهای از همه روایتهایی بوده که در مورد ایشان وجود داشته است.
برخی مستندهای قبلی درباره شهید آوینی، منافقانه و پاپاراتزی وار ساخته شده است
کارگردان مستند شورش علیه سازندگی گفت: برخی آثار در مورد ایشان ساخته است که عین بیمعرفتی است، سازندگان یک ژست همدلانه باشهید گرفته و حتی خود را سمپات شهید دانسته، اما بسیار منافقانه عمل کرده اند و مستندهایی که در گذشته ساخته شده نه تنها کمکی به شناخت ایشان نکرده، بلکه انگار یک آدم پاپاراتزی خوشش میآمده برخی زخمهای آوینی را برجسته کند. البته شهید آوینی خودش در حرکت تحولی که داشته این زخمها را ترمیم کرده و تاثیرگذار هم بوده و بر نسل های بعدی تاثیر هم گذاشته است. سازندگان مستندهای قبلی، فضایی را ایجاد کردند که در این شهید عزیز تحولی رخ نداده، چون سطحی به این شهید پرداخته شده و مخاطب مستندهای قبلی را متوجه نمیشود که پرشهای زندگی ایشان چه دلیلی داشته است. کلمه پاپاراتزی و منافقانه که درباره این مستندهای قبلی بکار بردم خیلی دقیق است.
هادی حاجتمند، کارگردان فیلم ممتاز و بایکوت شده مدیترانه
هادی حاجتمند در گفت و گو با مشرق گفت: آنقدر حاشیه ایجاد کردند تا این حواشی بر متن غلبه کند و کسی نتواند از ویژگیهای مستند صحبت کند و فضای طوری شده که همه دارند درباره حاشیه حرف می زنند اما واقعیت این است که پس از سالها ما داریم یک روایت کمتر جانبدارانه میبینیم. همزمان با پخش این مستند در سالگرد «آقا مرتضی» تلاش کردند، متن را زیر سایه فرامتن ببرند و فرصت پیدا کردند با دست فرمان موضوعاتی نظیر «غزاله علیزاده» و «دوران کامرانی» آقامرتضی حاشیه تولید کردند. مثل دهه اول محرم که سینه زدن برای محرم مهم است یا انجام کار فکری کردن؛ و از پس فردای سالگرد شهادت شهید آوینی همه این موضوعات را فراموش می کنیم و موضوع به این مهمی به سال آینده موکول می شود. نکته دیگر این است که عدهای تصور میکنند، موضوع شهید آوینی صرفا به آنان به ارث رسیده است، من دیشب قسمتهایی را دیدم در مورد محدودیتهایی که برای شهید آوینی قائل بودند و واقعا با همه وجود متاثر می شوم.
وی در ادامه افزود : سالها تلاش کردند که آوینی را با قرائتهای خاص خودشان حذف کنند به همین دلیل با مستند «آقا مرتضی» مخالفت میکنند. در حذف آوینی حتی پس از شهادت ایشان یک همبستگی فکری نیز میان طیفهای مختلف وجود داشته است. فرضیه مضحکی را دائما مطرح می کنند که اگر آقا مرتضی زنده بود الان ضد انقلاب بودند. اتفاقا آوینی که دولت سازندگی آقای هاشمی او را تخطئه کرد، این آوینی یقینا اگر بود کنار دست رهبری بود و با گفتمان ضد ولایت قطعا مقابله می کرد، این آدم که دارای مبانی نظری مولف است نمیتواند منحرف شود. چون راههایی که این حضرات دارند میروند او رفته و برگشته است.
لذا فکر میکنم در مستند «آقا مرتضی» ما با یک روایت کامل مواجه هستیم. آوینی که عاشق میشود، آوینی که هربرت مارکوزه میخواند و بر قلعه حیوانات یادداشت مینویسد اما مینویسد: این همان دهکدهای است که ماه در آسمان شبهایش هم در کازینوهای لاسوگاس میتابد و هم درقلبهایی در فکه و بسیجیانی که از خوف خدا میگریند و بعد میگوید این دهکده جهانی رسمیت ندارد، مبانی آوینی مثل برخی تفکرات در جامعه ما سخفیف نیست. درباره روزهای پایانی زندگی آقامرتضی کتابی است که توسط آقای محمدعلی صمدی با عنوان «تکرار یک تنهایی» منتشر شده است و اشاره میکنند افرادی که داعیه ایشان را دارند در آن مقطع ایشان را تنها میگذارند. افراطیها از هر دو طرف ایشان را تنها میگذارند و پس از یک دوره تنهایی شهید میشوند و اگر رهبرانقلاب در مراسم تشییع ایشان حاضر نمیشدند، خیلیها همچنان آوینی را نمیپذیرفتند.
کارگردان فیلم مدیترانه درباره حواشی ساخته شده با کلید واژه غزاله علیزاده گفت: این مستند، اثر بسیار مانا و خوبی است. حمله با این چنین دستمایههایی بسیار سادهلوحانه بود و اصلا نباید اتفاق میافتد. دیشب یکی از نزدیکان بنده به خود حقیر گفت من با این مجموعه مستند زندگی میکردم و با مطرح شدن این موضوع از نظر ذهنی آشفته شدم، چرا باید این کار را بکنیم. این مجموعه ساخته شده و دروغی را هم که مطرح نمیکند. آقا مرتضی آوینی میگفت من با شما از یک راه طی شده حرف میزنم، بودن و نبودن برخی رخدادها در زندگی ایشان چه دلیلی برای بسط و نشر دارد و همه اتفاقات مربوط به دوران کامرانی و زمانی است که تحولی در ایشان رخ نداد، وارد شدن به این حوزه و دیدن این بخشهای زندگی ایشان، خواسته یا ناخواسته توطئه است. برخی رفقای ما وارد یک بازی شدند که یاد آقا مرتضی را محو میکند و پخش این مجموعه جسور را تحت الشعاع قرار میدهد.
سانسور نکردن آقا مرتضی یعنی هر چه در توان داریم بسازیم و پخش کنیم. امسال با این مجموعه «آقامرتضی» را به مردم نشان دادیم، اما آقا مرتضی چون دوربین به دست در جنگ حضور داشته و روایتگر جنگ بوده در ناز و نعمت زندگی کرده است؟ همیشه جایش در سازمان و صدا و سیمای دهه شصت زیرپله بوده و محمد هاشمی و محمدعلیزم او را اذیت میکردند و بچههای فوق انقلابی در این مسیر مشارکت داشتند.
حاجتمند خطاب به محمدعلی شعبانی کارگردان انحصار ورثه: حاجی زشته! مردم دارند ما را میبینند
حاجتمند درباره حاشیههای ساخته شده درباره این مستند با صراحت گفت: محمدعلی شعبانی نباید این کارها را میکرد، من در کلاب هاوس به خود ایشان گفتم شما اگر حرفی داری برو شکایت حقوقی کن، به قول عباس در فیلم آژانس شیشهای به حاج کاظم میگوید: حاجی زشته مردم ما را دارند میبینند.
مردم فیلمسازان انقلابی را در یک جبهه میبینند و ما در مورد لیدرمان داریم مجموعهای را پخش میکنیم که سایه تعلیمات و مبانی نظریاش را دنبال میکنیم. بنده چند پلان از مستند انحصار ورثه را دیدم و تحمل نکردم.
سید مرتضی آوینی جایی برای پنهان کردن ندارد. درباره شخصیت شهید آوینی، آن چیزی را که هست دیدیم و عاشق ایشان شدیم، عاشق فتح خون، فردایی دیگر. من عاشق مرتضی آوینی هستم وقتی که کتاب همسفر خورشید را میخوانید لحظه به لحظه در آن حضور دارد. من در شانزده سالگی در نیشابور کتاب همسفر خورشید را خواندم و دریافتم آقا مرتضی پای میز تدوین بیست دقیق قبل از اذان برای نماز آماده میشد و هر وقت من فیلمساز در هر زمانی نزدیک اذان میشود احساس میکنم که مهم ترین کار من خواندن نماز است، اگر مثل آوینی فکر میکنیم. وقتی فردایی دیگر را میخوانیم با یک انسان عجیب مواجه هستی، وقتی حلزونهای خانه به دوش را میخوانی با یک جامعه شناس مواجه هستی، وقتی کتاب مبانی نظریه غرب را میخوانی با یک آدم اهل پژوهش مواجه هستی، وقتی آینه جادو را میخوانی با فیلسوف هنری مواجه هستی، وقتی یادداشتها را می خوانی با یک منتقد سینما مواجه هستی. شما به راحتی میتوانید عاشق چهره ایشان بشوی، میتوانید عاشق قلم و فیلمهای ایشان بشوی.
باید فیلم فرهاد مهراد را بچههای انقلاب بسازند
عجیبترین بخش این مستند، این است که میبینی فرهاد مهراد نوار سخنرانیهای امام را به شهید آوینی میدهد. فرهاد مهراد یک خواننده روشنفکربود. مرتضی آوینی آنسوی خاکریز به واسطه فرهاد مهراد با امام(ره) آشنا میشود، …، بینظیر است و درباره این فرد جریان انقلابی باید فیلم بسازد تا فرهاد مهراد مصادره شود. طرف مقابل قطعا دربارهاش کم گفته چون فرهاد مثل طیب حاج رضایی درباره امام حرف میزند. مستقل از هر گفتوگویی ببیند خمینی که بود که فرهاد مهراد هم میخواهد حقیقتجویی خود را با او کامل کند.
کارگردان فیلم اشنوگل در پایان با اشاره به حواشی ساخته شده برای این مستند گفت: جریانی که داد می زند و حواشی میسازد، آوینی را به اسم مصادره نکردن، مصادره کردهاست، عنوان حرفش این است ما میخواهیم آوینی مصادره نشود، ولی روایتشان مصادره کردن آوینی است. دیدن یک گوشه از زندگی شهید آوینی به عنوان رد گوشههای دیگر نیست. پخش این مستند از سیما اتفاق بزرگی است و دم کسانی که این مستند را پخش کردند، گرم!
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: