انتخابی سخت بین ماندن و رفتن/ یادداشتی درباره مستند «ماهر» به قلم «محمود صادقلو گیوی»

انتخابی سخت بین ماندن و رفتن/ یادداشتی درباره مستند «ماهر» به قلم «محمود صادقلو گیوی»

انتخابی سخت بین ماندن و رفتن/ یادداشتی درباره مستند «ماهر» به قلم «محمود صادقلو گیوی»
۲۳ آذر ۱۳۹۸

مستند ماهر داستانی در مورد «ماهر»، جوان ترکمنی است که از استانبول به آق‌قلا بازمی گردد اما به خاطر سیل در آنجا ماندگار می‌شود.

سیل فروردین ۹۸ در استان گلستان تبدیل به یک معضل بلای طبیعی ملی شد. فیلمی که بیش از نیمی از آن با نماهای هلی‌شات و فیلمبرداری با موبایل گرفته شده است و ترکیب و تکنولوژی کمک کرده تا ماهر بیشتر بتوانند کار کرده رسانه ای خود را بهتر ایفا کند.

ماهر در استانبول کارگر چاپخانه است و برای عروسی خواهر خود به ترکمن صحرا بازگشته است و ۱۰ روز مرخصی گرفته. عروسی قرار است در نوروز برگزار شود اما سیل همه چیز را به هم می ریزد و ماهر بی آن که توجه به شغل خود در ترکیه بکند، خود را وقف رفع مشکلات سیل زدگان می کند.

آلبرت لاموریس، فقید در شاهکار خود باد صبا پلان پایانی فیلم خود را که زیباترین پایان ممکن بود به عروس و داماد ترکمن اختصاص داد که با اسب خود در دشت های ترکمن صحرا می تازند. ترکمن صحرا غریب ترین جای ایران است، پشت کوه های البرز و در جایی که مردمانش به زبان دیگر سخن می گویند و لباس های زیبا می پوشند. این غریب بودن و دور افتادگی و فضای بکر گویی ترکمن صحرا آن را به قسمت جداگانه‌ای از سرزمین ایران بدل کرده است.

سیل فروردین ۹۸ و مشکلات وحشتناکی که برای آنها به وجود آمد باعث شده بود ترکمنان نسبت به کمک های دولت ناامید شوند و احساس کنند کسی به آنها توجه ندارد. ماهر در پایان فیلم اشاره می کند که چقدر خوشحال است که بیش از آنکه تصور می کرده ترکمن صحرا برای ایرانیان عزیز است.

ماهر، فیلمی قوم شناسانه نیز هست. با ماهر به درون فرهنگی می‌رویم که بخاطر تفاوتش گویی ایران نیست و این تنها در مورد ترکمن صحرا بلکه در مورد کردستان، بلوچستان و قسمت های عرب زبان خوزستان نیز صدق می کند. انگار وقتی آنجا پراید یا پژو ۴۰۵ می‌بینیم تازه می فهمیم که اینجا ایران است. واقعیت این است که شاید آنها حق داشته باشند و به عنوان بخشی متفاوت از سرزمین مادری به آنها توجه کافی روا داشته نشده باشد اما مصائب و مشکلات طبیعی فرصتی برای پیوند دوباره قلب هاست. درست وقتی کشتی گیر مازندرانی و تیمش به کمک سیل زدگان آمده اند و ماهری که شغلش را ول کرده و نگران ادامه اقامتش در ترکیه است را کمک می کنند.

ماهر مستندی با پایان باز است، ما نمی فهمیم که ماهر به ترکیه باز می‌گردد یا نه. شاید هم با پلان پایانی که در مورد ساختن خانه است می فهمیم که چه اتفاقی افتاده و مانده است اما هرچه هست کارگردان به صورت مستقیم به این موضوع اشاره نکرد. اگر ماهر در ایران مانده باشد دیگر شغلی که درآمد زیاد داشته باشد برایش وجود نخواهد داشت و این به معنای رنج بیشتر است. اینکه او رنج دوری از خانواده‌اش در حالی که آنها در مواجهه با مشکلات هستند را به رنج درآمد کمتر و خیال ناراحت از نظر مالی ترجیح دهد، از آن انتخاب های مشکل است.

باید از کسانی که کواد کوپتر را اختراع کردند تشکر کنیم که سینمای ایران حسابی به آن وابسته شده و کارگردان آن (برای تمام سال هایی که از دیدن نمای هوایی محروم بوده‌ایم) با آن را فیلمبرداری می‌کند و در فیلم خود می گنجاند. هر چند ممکن است گاهی زیاده‌روی باشد اما این نماها با مهارت بسیار و با دقت انتخاب شده اند و از آن بیرون نمی زنند.

به قلم: محمود صادقلو گیوی

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید:

آیکون کانال تلگرام خانه مستند