ویرانی انسان در چهار قاب/ گزارش تصویری از اکران 4 فیلم از آثار خانه مستند در خانه وارطان
ویرانی انسان در چهار قاب/ گزارش تصویری از اکران 4 فیلم از آثار خانه مستند در خانه وارطان
«مستند بحران» اصطلاحی است که در میان اصطلاحات سینمایی رایج در ایران کمتر ممکن است به آن بربخوریم و بعید است در تقسیمبندی ژانرهای سینمای مستند، نامی از آن بشنویم. شاید وجود واژه سهل و ممتنعی مانند «بحران» است که باعث میشود چنین اصطلاحی راحت سر زبان نچرخد و بنابراین کمتر کسی علاقه یا جرئت استفاده از آن را داشته باشد. به یک معنای واسع، هر اثر دراماتیک یا ادبی داستانی یا غیرروایی خود به خود به نوعی از بحران اشاره دارد، ولو این بحران در گوشههای ذهن یک انسان اتفاق بیفتد. اما به معنایی خاص که ظاهراً علاقهمندان به اصطلاح «مستند بحران» به آن نظر دارند، بحرانهایی عظیم و فراگیر در جامعه انسانی مانند جنگ، کشتارها، رویدادهای مرگبار بزرگ و حوادث طبیعی مانند زلزله و سونامی و سیل یا مبارزات مدنی در مقیاس کلان جلوی دوربین مستندسازی می روند که به این شاخه از مستند گرایش دارد.
نمایش اختصاصی چهار اثر سینمایی کوتاه و میان مدت در یکی از شبهای اواخر آبان 98 در خانه وارطان، بهانهای بود برای آشنایی بیشتر طرفداران سینمای مستند با زیرشاخه «مستند بحران». این چهار فیلم به تهیهکنندگی مهدی مطهر، هرکدام از زاویهای به ویرانی گوشهای از جامعه بشری نظری انداختهاند؛ سه فیلم به پیامدهای جنگ سوریه میپردازند و یکی دیگر به نام «فقدان» که همین هفته قرار است در سیودومین دوره جشنواره فیلم مستند ایدفا در آمستردام، بزرگترین و مهمترین رویداد سینمای مستند در سراسر جهان به نمایش درآید، درنگی است بر پیامدهای زلزلهای که دو سال پیش در سر پل ذهاب رخ داد و فاجعهای که بسیاری از آسیبدیدگان آن هنوز با بحرانش دستوپنجه نرم میکنند.
حلب، سکوت جنگ
امیر اصانلو در مستند سی دقیقهای «حلب، سکوت جنگ» تصویری آخر زمانی اما شاعرانه از شهری به دست میدهد که روزگاری از مهمترین شهرهای تاریخ و مراکز تمدن بشر بود و اکنون ویرانهای است و نمادی از ددمنشی بشر و ویرانگری قدرتطلبی و آز و ایدئولوژیهای شیطانی.
حدود یکصد نمای کمابیش ساکن و به دقت و به زیبایی قاببندی شده از گوشه و کنار شهر حلب سوریه، در ضرباهنگی گیرا و با همراهی افکتهای صوتی تأثیرگذار و نافذ، کنار هم چیده شدهاند. در این فضای ویران، پرنده پر نمی زند تا آخرین لحظه که پرواز پرندهها نوید بازگشت طبیعت و جبران نادانی بشر را میدهد.
شبیهسازی آقای زرد
راوی مستند کوتاه «شبیهسازی آقای زرد» به کارگردانی ماهان خمامیپور به ماجرای برخوردش با مردی همیشه زردپوش و همیشه خاموش و تنها اشاره میکند و روایات مختلفی که از علت این حال و وضع او وجود دارد. سکانسهای هولناک و دردناک و تکاندهنده نزدیک به آخر داستان فقط اشارهای است به اینکه چگونه احتمال دارد انسانی به چنین حالی در آید. در پایان باز هم پرندگان هستند که پیام میدهند امیدی برای رهایی بشریت از نابخردی وجود دارد.
سایههای روشن
زنان، قربانیان همیشگی جنگ، در این فیلم به کارگردانی حسین نشاطی از موضع قدرت، نه صرفا در مقام قربانی تصویر شدهاند. دختران و زنان سوری که در جنگ مردان خود را از دست دادهاند، در یک کارخانه تولید آب معدنی سعی دارند زندگی را به خود و جامعه بازگردانند. تلخی زندگی آنها در لفاف میان دو تصویر رؤیایی و شاعرانه ابتدا و انتهای «سایههای روشن» پوشانده شده که لحظاتی بعد از شروع فیلم درمییابیم چندان هم رؤیایی نیست.
فقدان
تصاویر خشن آوار بر جا مانده از زلزله سال 96 سرپل ذهاب، زخمی است که در قلب ملت ما همچنان باز مانده. فاطمه ذوالفقاری در نخستین روزهای پس از زلزله با خانوادهای همراه شده که با دست خالی به دنبال یادبودها و اشیای برجا مانده از زندگی گذشتهشان میگردند و در پایان کوهی از آوار را نشان میدهد که مردمانی بحرانزده از آن سرازیر میشوند. این اثر سینمایی 47 دقیقهای در جشنوارههای متعددی حضور پیدا کرده و تحسین شده است، از جمله در جشنواره فیلم شهر، سینما حقیقت و ایدفا.
به قلم: ساسان گلفر
روزنامه سازندگی
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: