نگاهی به پرمخاطبترین مستندهای سالهای اخیر گروه هنر و تجربه؛ هزار راه نرفته
نگاهی به پرمخاطبترین مستندهای سالهای اخیر گروه هنر و تجربه؛ هزار راه نرفته
گروه سینماهای «هنر و تجربه» تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای با ارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است که اکرانشان می تواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن کند.
اکرانهای گروه هنر و تجربه روز به روز گستردهتر میشوند و هر سال تعداد افرادی که به تماشای محصولات این گروه سینمایی (اعم از مستند، درام و فیلم کوتاه و…) مینشینند، نسبت به سال قبل بیشتر میشود. با این حال، به نظر میرسد بخش هنر و تجربه هنوز تا رسیدن به استانداردهای جهانی و وضعیت ایدهآلش در ایران، راه درازی را در پیش دارد که گذر زمان، میزان تحقق آرمانهای این حوزه را مشخص خواهد کرد.
به لحاظ تاریخی به نظر میرسد استقبال از مستندهای گروه هنر و تجربه، پس از یک دوره افول در سالهای ۹۵ و ۹۶، دوباره اوج گرفته و موج جدیدی از توجه به چنین آثاری به راه افتاده است.
در میان پرمخاطبترین مستندهای فهرست هنر و تجربه، تنها «بزم رزم» با فروشی ۶۷ میلیونی در بین ده مستند برتر قرار دارد و اکران مابقی آثار پرمخاطب یا به سال ۹۷ اختصاص دارد و یا به پیش از سال ۹۵ مربوط است. در حالی که سالهای ۹۳ و ۹۴ آثار پرمخاطبی (البته با متر و ملاکهای همان زمان) مانند «مدار صفر درجه، ملف گند»، «شش قرن و شش سال» و «آتلان» اکران شده بودند، در سالهای ۹۵ و ۹۶ هیچ مستندی بجز «بزم رزم» موفق نشده فروشی بیش از ۱۰ میلیون تومان را تجربه کند. این درحالی است که مستندهای مهم سال ۹۷، از جمله «چاووش، از درآمد تا فرود» و «سریک» با فروشهای ۶۲ و ۸۴ میلیونی، و مهمتر از همه، «در جستجوی فریده» با فروش حیرتانگیز ۱۴۰ میلیونیاش گیشه مستندهای هنر و تجربه را حسابی رونق بخشیدهاند.
اساساً هنر و تجربه به گروهی از آثار سینمایی اطلاق میشود که از سینمای جریان اصلی، تعمداً بپرهیزند و با شکل روایت و پرداخت منحصر به فردشان مشغول توسعه مرزهای زیباییشناسی مخاطبان خاص باشند. نگاهی به فهرست مهمترین مستندهای اکران شده در این گروه اما، نشان میدهد که مستندها هم خواسته یا ناخواسته، درگیر همان فضای عوامزده جریان اصلی شدهاند و بالاخص در انتخاب موضوعاتشان به شدت از فاکتورهای فضای عمومی متاثرند. فهرست پرفروشهای سال ۹۷ نشان میدهد که «چاووش، از در آمد تا فرود» از محبوبیت موسیقیدانهای مهم گروه چاووش در میان مردم استفاده میکند و «سریک» تقریبا تمام اقبال مردمیاش را مدیون وزن رسانهای بهاره افشاری و سردار آزمون است.
وسعت دادن این نگاه به سالهای قبل و مستندهای کممخاطبتر نیز نشان میدهد که الگوی استفاده از برندهای محبوب به شدت در انتخاب موضوعات مستندهای ایرانی اثرگذار است و مثلا «درباره فروشنده» و «من ناصر حجازی هستم» هم امیدوار به استفاده از محبوبیت دو کاراکتر مهم اصغر فرهادی و مرحوم ناصر حجازی بودهاند.
با تمام اینها، نمیتوان خلاقیت برخی مستندسازان در انتخاب موضوع را هم منکر شد؛ مثلاً «در جستجوی فریده»، به عنوان موفقترین مستند سالهای اخیر، نان انتخاب موضوع بکرش را میخورد و «بزم رزم» هم توانسته، با ترکیب دو مقوله به ظاهر متفاوت موسیقی و جنگ، نظر مثبت مخاطبان را جلب کند.
علیرغم آنچه ممکن است در نگاه اول به نظر برسد، کنکاش بیشتر نشان میدهد که مستندهای سیاسی چنان که انتظار میرود در میان مخاطبان ایرانی مستندهای هنر و تجربه، محبوب نیستند. منهای «ترور سرچشمه» محمد حسین مهدویان که شدیدا به جایگاه خود مهدویان به عنوان یکی از محبوبترین سینماگران ایران در سالهای اخیر گره خورده، و نیز مستند «رزمآرا، یک دوسیه مسکوت» که با فروش ۲۰ میلیونیاش بازتاب قابلقبولی داشت، مابقی مستندهای محبوب و پرفروش سالهای اخیر، مستقیماً معطوف به موضوعات سیاسی نبودهاند.
موضوع زمانی عجیبتر میشود که در میان مستندهای تقریباً شکست خورده سالهای اخیر به آثار مهمی مانند «رییسالوزراء» و «آقای نخست وزیر» برمیخوریم که قاعدتاً با توجه به موضوعاتشان میتوانستند فروش بیشتری را تجربه کنند. با این حال، به نظر میرسد موجهای مدیا و سلطه عجیب سلبریتیها همچنان موضوعات سینمای مستند در گروه هنر و تجربه را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
موسیقی و هنر دو موضوع دیگری هستند که ظاهراً هنوز مخاطب خودشان را دارند و مستندهایی با این دو موضوع برای مردم جذاب است. از مجموع ۱۲ مستند موفق سالهای ۹۳ تاکنون، سه مستند «سریک»، «آتلان» و «من ناصر حجازی هستم» حول موضوعات ورزشی، و چهار مستند «بزم رزم»، «چاووش، از درآمد تا فرود»، «شش قرن و شش سال» و «درباره فروشنده» نیز با موضوعات هنری ساخته شدهاند. به اینها میتوان مستندهای «مهرجویی، کارنامه چهل ساله»، «و کیارستمی ادامه دارد» و «فرشاد آقای گل» را هم اضافه کرد که با فروشی کمتر از هفت مستند بالا، در سطح دوم مستندهای مهم سالهای اخیر قرار میگیرند و موضوعات هنری و ورزشی دارند. نکته جالب اینجاست که از میان هفت مستند موفق مورد بحث در سالهای اخیر، پنج مستند به طور خاص روی دو موضوع اسبدوانی و موسیقی متمرکز بودهاند؛ دو موضوعی که در رسانههای رسمی کمتر به آنها پرداخته میشود.
عجیبترین نکتهای که در مورد مستندهای گروه هنر و تجربه به چشم میخورد، بیاعتنایی محض فضای کلی مستندسازی در ایران به موضوعات اجتماعی است. این در حالی است که فضای غالب در سینمای جریان اصلی ایران، به شکل عجیبی، تحت تاثیر سنت اصغر فرهادی، در تسخیر فیلمهای اجتماعی است، اما دقیقاً مشخص نیست چرا مستندهای اجتماعی در گروه هنر و تجربه نمیتوانند چندان موفق باشند. با این که اساسا مستندسازی در ایران با موضوعات اجتماعی ملتهب بود که توانست به سر و شکل امروزیاش نزدیک شود، اما طی سالهای اخیر اکثر مستندهای اجتماعی یا اساساً عطای اکران عمومی در گروه هنر و تجربه را به لقایش بخشیدهاند و یا در اکران چندان موفق ظاهر نشدهاند. شاید دخالت نهادهای رسمی در تولید مستندهای اجتماعی ایدئولوژیک و مضمونزده، که عمدتاً به انتشار رایگان آنها هم میانجامد، یکی از دلایل عدم توفیق مستندهای اجتماعی در سینمای هنر و تجربه امروز ایران باشد.
در مجموع، به نظر میرسد اکران فیلمهای مستند در گروه هنر و تجربه هنوز با استانداردهای جهانی و حتی با ایدهآلهای شرایط سینمای ایران هم فرسنگها فاصله دارد و ریشههای بیاعتنایی مردم به این قبیل تولیدات سینمایی را باید در دو حوزه فرهنگ عامه و مدیریت فرهنگی جستجو کرد. از جهت رجوع به فرهنگ عامه، اساساً مخاطب ایرانی عمدتاً هنوز دو هدف مهم، یعنی خندیدن و تماشای قصه روان و جذاب، را مطالبه میکند و سایر گونههای سینمایی را به رسمیت نمیشناسد. از جهت مدیریت فرهنگی نیز تعداد کم سالنهای مختص هنر و تجربه و نیز شرایط بد و محدود اکران فیلمهای مهم این حوزه، تاثیر مهمی بر فروش چنین آثاری گذاشته است.
نویسنده: محمد عنبرسوز
منبع: بلاگ سینمامارکت
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: