نمی توانم نسبت به اتفاقات اطرافم بی تفاوت باشم/ گفت و گو با «ماریا ماوتی»، کارگردان مستند «زمان»
نمی توانم نسبت به اتفاقات اطرافم بی تفاوت باشم/ گفت و گو با «ماریا ماوتی»، کارگردان مستند «زمان»
ماریا ماوتی، مستندساز جوان کردستانی با فیلم «زمان» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم مستند نیمهبلند دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی سینماحقیقت شد. وی در فیلمسازی دغدغههای بلندپروازانهای دارد و میگوید که نمیتواند نسبت به جنگ و مهاجرت بیتفاوت باشد.
به گزارش سایت خانه مستند و به نقل از روابط عمومی جشنواره بینالمللی سینماحقیقت، ماوتی پیرامون دغدغههای خود در حرفهی مستندسازی اظهار کرد: واقعیت این است که در مستندسازی تا به امروز غالباً روی سوژههایی کار کردهام که هر کدام بهنوعی ریشه در گذشته من داشتهاند و به طریقی با آنها درگیر بودهام. موضوع جنگ هم از آن موضوعاتی است که هرگاه خبری درباره آن میشنوم، نمیتوانم نسبت به آن بیتفاوت باشم. مهاجرت نیز همواره برایم دغدغه بوده است. برای مستند «زمان» هم این دغدغه نسبت به زندگی اطرافیانم وجود داشته است. زمانی که با این پدیده مواجه شدم، برایم تبدیل به مسئله شد و تصمیم گرفتم در قالب یک فیلم مستند به آن بپردازم.
این مستندساز ادامه داد: بخشی از رویکرد فیلمهایم مثل «بازگرد» و همین «زمان»، به روحیه شخصی من بازمیگردد که اساساً آدم ریسکپذیری هستم؛ این ریسکپذیری هم بد است و هم خوب. برای خیلی موضوعاتی که به ذهنم میرسد و برای پرداختن به آنها باید به نقطهای دور بروم، نهایت تلاشم را میکنم، حتی اگر آن سوی دنیا باشد؛ اما این که به نتیجه میرسد یا نه را نمیدانم. بهدلیل این روحیه ریسکپذیری مکان و زمان پرداخت به یک سوژه چندان برایم حائز اهمیت نیست. بیشتر انسانها و مسئلهای که ذهنم را به خود مشغول کرده است برایم اولویت دارد.
وی با اشاره به دشواری ساخت مستند برای زنان فیلمساز تصریح کرد: زمانی که مستند «بازگرد» را ساختم، دانشجو بودم و فکر میکردم هر کاری پس از آن تجربه بخواهم انجام دهم، بعید است به دشواری آن باشد! تصور کنید بهعنوان یک دانشجو و به همراه دو نفر از عوامل فیلم، عازم میدان جنگ شدیم و از این منظر معتقدم هیچ فیلم و تجربهای پس از این به دشواری و سختی «بازگرد» برایم نخواهد بود. فارغ از این نکته، اساساً معتقدم لوکیشن و موقعیت مکانی خیلی تأثیرگذار نیست، شخصاً زمانی که سوژهای را برای ساخت انتخاب میکنم، در همان مرحله اولیه طراحی کار، همه مشکلات و سختیهایی احتمالی آن را پیشبینی میکنم و به تعبیری انتظار هر اتفاقی را دارم. با همین نگاه و رویکرد غالباً آمادگی آن را دارم که هر اتفاقی را در لحظه مدیریت کنم تا به کار آسیب نرسد.
ماوتی پیرامون ساخت مستند «زمان» گفت: اشاره کردم که در میان اطرافیانم همواره آدمهایی بودهاند که دست به مهاجرت میزدند اما در یک مورد، یکی از آشنایان ما به ترکیه رفت و پس از دو سال برگشت. وقتی که برگشت سرگذشتش برایم مسئله و دغدغه شد. رفتم درباره دلایل بازگشتش پرسوجو کردم و زمانی که از تجربهها و مشاهداتش در اقامتگاه پناهندگان در ترکیه گفت، با سوژههایی آشنا شدم که احساس کردم میتوانم روی آنها کار کنم. سراغ آدمهایی رفتم که این آشنای خانوادگی به من معرفی کرده بود و اینگونه نبود که بدون هیچ شناختی به ترکیه بروم. چند سوژه را پیشنهاد کرده بود که از میان آنها به دو مورد رسیدم؛ یکی خانمی که 10 سال بهتنهایی در ترکیه زندگی میکرد و هنوز موفق به سفر به کشور سوم نشده بود. سوژه دیگر هم همین «زمان» بود که از این منظر برایم جذابیت بیشتری داشت که تاکنون در آثارم سراغ سوژههای خانم رفته بودم و میخواستم اینبار تجربه تازهای داشته باشم. هم به جهت بار دراماتیک سرگذشت «زمان» و هم به جهت جذابیتهای یک تجربه تازه، این سوژه را انتخاب کردم. میخواستم خودم را محک بزنم و ببینم از پس این سوژه برمیآیم یا نه.
این مستندساز دربارهی فرایند اعتمادسازی و جلب رضایت کاراکترهای فیلم خود عنوان کرد: این بسیار کار سختی بود. همیشه و در همه جای دنیا آدمها حریم خصوصی مشخصی دارند و وقتی میخواهی یک آدم را راضی کنی تا این حریم خصوصی را مقابل دوربین به نمایش بگذارد، هم کار سختی است و هم برای آن آدم تصمیم بزرگی است؛ ولی وقتی اهداف مستندساز از ساخت یک فیلم برای فرد موردنظر تبیین شود، حتماً میتواند به آن فکر کند. در این مورد خاص هم کاملاً صادقانه با کاراکتر فیلم مواجه شدم و حدومرز مباحث و میزان ریسک این کار را هم برایش تشریح کردم. به نظرم در هر کاری که شما صادقانه وارد شوید نتیجه هم میگیرید؛ آدمها بسیار باهوش هستند و اگر صادقانه با آنها رفتار شود، حتماً اعتماد لازم میان شما شکل خواهد گرفت.
وی در پایان گفت: آدمی که در این فیلم روایت میشود، زندگی بهشدت دراماتیکی دارد و شاید همین مسئله هم باعث شد که ساخت فیلم درباره زندگی او برایم دغدغه شود. در مسیر پرداخت مستند به این سوژه هم تلاش کردم تا جایی که اجازه دارم، از قواعد سینمای داستانی بهره بگیرم و اصول داستانگویی را رعایت کنم؛ گرهافکنی و گرهگشایی داشته باشم، نقطه عطف را در مسیر روایت رعایت کنم و از این دست قواعد. اینها ریشه در علایق شخصی من به فیلمسازی دارد. امروز هم نمیدانم در آینده آیا همین مسیر مستندسازی را ادامه میدهم و یا سراغ سینمای داستانی خواهم رفت. آنچه درباره خودم میدانم این است که نمیتوانم نسبت به اتفاقات پیرامون خودم بیتفاوت باشم و نسبت به جنس اتفاق است که تصمیم میگیرم چطور واکنش نشان دهم؛ چه داستانی باشد و چه مستند.
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: