سعی کردم قاضی هویدا نباشم / یادداشتی از مصطفی شوقی، کارگردان مستند «هویدا»
سعی کردم قاضی هویدا نباشم / یادداشتی از مصطفی شوقی، کارگردان مستند «هویدا»
هویدا چهره متفاوتی در میان کارگزاران عصر پهلوی است. او در زندگی شخصی، مردی روشنفکر، هنردوست و کتابخوان حرفه ای بود که در جوانی تحت تاثیر روشنفکران فرانسوی قرار داشت. به همین دلیل در میان رجال عصر پهلوی، یگانه است. اما در عرصه دولت، ما هیچ کدام از اینها را نمی بینیم و او در خدمت استبداد و دیکتاتوری است و تسهیل کننده آن. در واقع هویدا سطح دولت در عصر پهلوی دوم را به نازل ترین سطح خود رساند. اتفاقاً در میان محافل سلطنت طلب هم او یکی از متهمان سقوط شاه به همین دلیل است. در واقع روایت این فیلم نیز همین نکته است. طبیعی است روایت هویدا ابعاد جدیدی برای من و مخاطبان باز کرد. حجم بالایی از فیلم ها و اسناد کمتر منتشر شده و حتی مثل فیلم دادگاه هویدا تاکنون منتشر نشده است.
سعی کردم قاضی «هویدا» نباشم بلکه راوی او باشم. نوع اعدام او هاله ای از افسانه سرایی را در موردش به وجود آورد. به همین دلیل، کار سختی بود. ما برای شناخت هویدا، ساخت دولت در عصر پهلوی دوم، برنامه توسعه ای دهه چهل، بالا رفتن قیمت نفت و به تبع آن، شتاب حرکت به سوی تمدن بزرگ شاهانه، سقوط قیمت نفت و از بین رفتن رویای شاه و نقش دولت هویدا را بررسی کردیم. در واقع هویدا بازیگر این تحولات است. در این مستند سعی کردم از روایت جاری فاصله بگیریم و با شخصیت ها و کارشناسان بعضاً مخالف هم گفت و گو کردیم. در واقع همان طور که گفتم ما روایت کردیم. در داستان دادگاهی شدن و مرگ او هم از مرحوم یزدی تا هادی غفاری حضور دارند و قطعاً روایتشان با هم متفاوت است.
هویدا همان طور که گفتم مخالفان و موافقان جدی در میان حتی رجال سلطنت طلبان دارد، چه برسد به روایت رسمی و مردم عادی و خب همین تناقض، منازعه ای را در طول این سال ها برپا کرده است.
فیلم های منحصر به فردی از آرشیو مرکزی صدا و سیما در اختیارمان بود. مجموعه اسناد خوبی هم به دست آوردیم ضمن این که بیش از ۵۰ قطعه عکس راکه برخی از آنها اصلاً منتشر نشده است استفاده کردیم. همه روایت ها در این فیلم وجود دارد و قضاوت با مخاطب است.
یکی از چالش برانگیزترین قسمت های مستند، دادگاه اوست. بعد از تلاش زیاد متوجه شدم فیلم دادگاه هویدا وجود دارد؛ دادگاه دوم او که ۴ ساعت به طول انجامید. به دست آوردن این فیلم، خودش یک فیلم مستند است اما خوشبختانه این فیلم در مستند کار شد، برخی از افراد در دادگاه حضور داشتند که زنده بودند اما به رغم تلاش من جلوی دوربین نیامدند. یکی از آنها آقای صفی زاده مدیر مسئول روزنامه ابرار هستند که به رغم تلاش من و قول اولیه نیامدند. ایشان در آن زمان معاون اجرایی دادگاه های انقلاب بودند. از همین جا از ایشان دوباره خواهش می کنم که آنچه را دیده اند بگویند. اما آقای غفاری که گفته می شود به هویدا شلیک کرده، روایت خودشان را در فیلم می گوید که در این رابطه با مرحوم یزدی مباحثه ای در فیلم شکل می گیرد.
البته من تنها در یک مورد خاص مجبور بودم که به قول معروف تحفظ کنم که متاسفانه انجام دادم.
امروز در حوزه مستندهای تاریخی و سیاسی با شکل دیگری از روایت مواجه هستیم . روایتی که لزوماً روایت رسمی نیست. این مساله مهمی است چرا که آن روایت سابق، دیگر خریدار ندارد. ما با هجمه ای از روایت های مخدوش ویکی پدیایی با تصاویر جذاب که سال هاست در تلویزیون نشان داده نشده بود، در شبکه های ماهواره ای مواجه بودیم. اما خدا را شکر امروز ورق برگشته و همین مستند «هویدا» در زمانی که به صورت مینی سریال مستند از تلویزیون پخش شد، برخی از شبکه های ماهواره ای ضد حکومت ایران برای آن میزگرد و تفسیر برپا کردند. مستندهای خوبی در همین جشنواره حقیقت وجود دارد که روایتی مستند و مستقل دارد. باید حقیقت را گفت.
طبیعی است سرمایه ای که منجر به تولید محتوا می شود در مسیر اهداف مجموعه های سرمایه گذار است. اما آنچه مشخص است استراتژی تولید اثر است، این که چرا آن را می سازیم. چرا هویدا ساخته شد؟! مستندی که ارزش افزوده و چیز جدیدی نداشته باشد، مخصوصاً در روایت های تاریخی به درد هم نمی خورد. این ارزش افزوده می تواند یک فیلم منتشر نشده یا صدا و روایتی منتشر نشده و سند تاریخی منتشر نشده ای باشد. حضور این نهادها باید ارزش افزوده ای داشته باشد اگر چنین نباشد خود مخاطبان آن را پس می زنند.
من روزنامه نگارم و این نخستین کارم در حوزه سینمای مستند است. نسل من به برکت شهید آوینی و حقیقتی که او در مسیر زندگی اش به آن رسید، رشد کرده. اتفاقاً خوشحالم و این را به فال نیک می گیرم.
من دو تا دختر دارم و دوست دارم که به بچه هایم نظر خودم را درباره وقایع و رخدادها و آدم ها بگویم تا خودشان وقتی بزرگ شدند به دنبال حقیقت بروند و درکی تحقیقی از تاریخ و ایران عزیز داشته باشند. همان کاری که پدرم کرد. البته خب این کمی آرمان گرایانه است و نسل ما هم نسل آرمان هاست.
به قلم مصطفی شوقی، کارگردان مستند «هویدا»
منبع: روزنامه ایران
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: