هیچ کس منتظر تولد اشرف نبود/ گفتگو با «مهدی مطهر»، تهیه کننده مستند «اشرف، همزاد شاه»
هیچ کس منتظر تولد اشرف نبود/ گفتگو با «مهدی مطهر»، تهیه کننده مستند «اشرف، همزاد شاه»
یکی از مستندهایی که در این دوره از جشنواره حقیقت حضور دارد، مستندی متفاوت درباره زندگی «اشرف پهلوی» است. مستندی روانکاوانه که این شخصیت موهوم و البته منفور را از منظری متفاوت بازخوانی کرده است. درباره چگونگی تولید این مستند با مهدی مطهر، تهیه کننده آن گفتگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
مستندسازی پیرامون شخصیتهای مربوط به حکومت پهلوی کار سختی به نظر میرسد، هم از این جهت که برای سالها اثری درباره آنها ساخته نشده یا اگر شده مربوط به تاریخ بعد از انقلاب نیست و هم از این منظر که این شخصیتها را نمی توان مانند افراد عادی، سوژهی «پرتره» قرار داد. شما چگونه سمت تولید مستند «اشرف همزاد شاه» رفتید؟
مستندهای تاریخی کشور معمولا دچار خودسانسوری و ممیزیهای مفرط هستند که البته این موضوع صرفا توسط بازبینهای مجموعههای رسانهای شکل نگرفته است. خود مستندساز نیز به دلیل پژوهشهای ناقص و معمولا اینترنتی به این ماجرا دامن زده است. واقعیت این است که فیلمساز جسور و خلاق کم داریم، البته امروزه دسترسی به آرشیو و اطلاعات، مانند قبل نیست. به سبب پیشرفت تکنولوژی، شرایطی فراهم آمده که هم در اینترنت و هم در تلویزیون به آسانی دسترسی به آرشیو امکان پذیر میشود اما باید در نظر داشت که فیلم خوب تاریخی، صرفا متکی به آرشیو نیست و این نگاه خلاق و دقیق فیلمساز است که فیلم را جذاب و دیدنی میکند .
چطور شد «اشرف پهلوی» که در اذهان عمومی شخصیتی منفور قلمداد میشود، سوژهی مستند شما شد؟
«اشرف پهلوی» مکتومترین (پنهانترین) عنصر خانوادهی پهلوی است که حتی طرفداران رژیم پهلوی نیز صحبت دربارهی او را به صلاح نمیدانستند، تا این حد که بخشی از آرشیو اشرف پهلوی قبل از انقلاب را از بین بردهاند.
«شاه ایران» همیشه درگیر رقابت میان زنهای دربار بوده و از آنجا که «اشرف پهلوی» جنم و جرات بیشتری نسبت به «محمدرضا پهلوی» داشته، پیروز این رقابت بوده است و ثریا و فوزیه نمیتوانستند در رقابت با او موثرتر واقع شوند. اما حضور «فرح» که فعالتر از سایر زنان بود، معادلات را به هم میزند، خصوصا این که او مادر ولیعهدی است که شاه سالها انتظارش را میکشیده، همین مساله باعث میشود تا شاه به فرح تمایل بیشتری پیدا کند.
نکتهی جالب توجه این است که رقابتهای این دو منحصر به شخص شاه نبوده و آنها برای تطهیر چهرهی رژیم پهلوی و البته فرهنگ سازی به شیوهی دلخواه، مدیریت موسسات فرهنگی و هنری نظیر کانون پرورش فکری کودکان و سازمان زنان را برعهده داشتند. فرح با مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و اشرف با سازمان زنان ایران بسیاری از اهداف شخصی خود را پیگیری میکردند.
اشرف به بهانهی فعالیتهای فرهنگی در سازمان زنان ایران با قشر کثیری از فیلمسازان و روشنفکران ایرانی در ارتباط بود. با حمایتها و همکاری مجموعهی تحت مدیریت او آثاری همچون «ندامتگاه» و «قلعه» توسط کامران شیردل به تولید رسید.
آیا به هدفی که از تهیه این مستند داشتید نزدیک شدهاید؟
تا حد زیادی بله. ما میخواستیم پرداخت متفاوتتری نسبت به یک شخصیت تاریخی داشته باشیم که این اتفاق صورت گرفت. نوع ورود ما به شخصیت «اشرف» که روانکاوانه است، پیش از این در پرترههای ایرانی تجربه نشده یا کمتر دیده شده است.
به نظر شما کدام یک از شخصیتهای دربار میتوانند در اولویتهای دیگر مستند پرتره باشند؟
ما در حال حاضر چندین پروژه را در دستور کار قراردادیم. بنا به ادامهی روند تولید و با قصد آگاه سازی در رابطه با درباریان «پهلوی»، سراغ «اسدالله علم»، «حسنعلی منصور» و «همسران شاه» رفتهایم که این پروژهها مرحلهی تولید و یا تدوین را پشت سر میگذارند.
با توجه به نوع نگاه حاکم بر اثر، چگونه به این نتیجه رسیدید که دید روانکاوانه نسبت به شخصیت «اشرف پهلوی» داشته باشید؟
این که «اشرف پهلوی» دامنش آلوده بوده یا در قاچاق و اکثر فسادهای زمان «محمدرضا پهلوی» دست داشته است، جوابش هرچه باشد نمیتوان انکار کرد که خود او نیز بدش نمیآمده تا چهرهای ترسناک و مردسالارانه از خود نشان بدهد.
بالطبع از یک سو گذر زمان و عمر طولانی اشرف و از سویی دیگر بدنامی او موجب شد کسی از نزدیکان و درباریان زنده نباشد که بخواهد مصاحبهای بیواسطه دربارهی خاطرات اشرف داشته باشد و یا اگر زنده بودند، علاقهای نداشتند تا به عنوان شاهد عینی «اشرف پهلوی» مطرح بشوند. نمونهاش پسر امینی، مسئول دفتر اشرف که حاضر به مصاحبه نشد. همین مساله باعث شدکه زوج سازندهی اثر، «سعیده نیک اختر»و همسرش «احسان ناظم بکایی» این ایده را پیشنهاد کنند که به جای این که مانند اغلب آثار، سراغ مورخ و کارشناسان تاریخی برویم، از زاویهی روانکاوانه به شخصیت اشرف نگاه کنیم.
ما به اشرف، فارغ از همه حواشی و نسبتهایش که خود عکس، صدا، ویدئو و موضعگیریهایش گویای شخصیتش است مانند یک مورد علمی و لابراتواری نگاه کردیم و به همین خاطر سراغ تاریخ شناس، روانشناس، طراح لباس و گریم رفتیم. اشرف در خانوادهای رشد یافته که هیچگاه منتظر تولدش نبودهاند و به سنت دیکتاتورمابانه پدر، هیچ زمان در کانون توجه نبوده است؛ حتی در مهمترین مسائل زندگیاش مانند انتخاب همسر اراده و اختیاری نداشته است. به همین خاطر است که او قواعد تنازع بقا را یاد میگیرد و درصدد است حقش را خودش بگیرد. به همین دلیل خودش را درگیر معادلات سخت و به ظاهر مردانه میکند تا دیده شود و از این که برخی شایعات پیرامونش رایج شود هیچ ترس و ابایی ندارد. همین مسائل «اشرف» را به بهترین موردهای روانشناختی بدل کرده است.
اگر نکتهای هم درمورد ویژگی ساخت این مستند دارید، بفرمایید.
باید بگویم هم مستند «هویدا» ساخته «مصطفی شوقی» که اتفاقا تجربه اول فیلمسازی اش بود و هم تجربه «اشرف همزاد شاه» که قبل از این همکاری، فیلمی از سازندگانش ندیده بودم، ثابت کرد که روزنامهنگارها گزینههای خوب و جذابی برای سرمایهگذاری تولیدات مستند هستند. نکته جالب توجه این که «خانه مستند انقلاب اسلامی»، در این دوره جشنواره سینماحقیقت، با هشت فیلم شرکت کرده است که عمده سازندگان این فیلمها را خبرنگاران باسابقهای تشکیل میدهند که حالا پا به عرصه تولید فیلم مستند گذاشتهاند. این مساله نیز خود گویای آن است که میتوان در عرصه مستندسازی به خبرنگاران نگاه ویژهتری داشت. در کنار نویسندگی احسان ناظمبکایی و کارگردانی سعیده نیکاختر از محمد ثقفی که هم در هویدا و هم در این مجموعه تدوینگر فیلم بوده است تشکر میکنم. نکته آخر اینکه سروش انتظامی فرزنداستاد مجید انتظامی، موزیسین این فیلم بوده که بهشدت به ارتقا و اثرگذاری فیلم اضافه کرده اند.
منبع: فرهیختگان
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: