یادداشت روزنامه فرهیختگان درباره «با صبر؛ زندگی»: با لاله های داغدارت گریه کردم

یادداشت روزنامه فرهیختگان درباره «با صبر؛ زندگی»: با لاله های داغدارت گریه کردم

یادداشت روزنامه فرهیختگان درباره «با صبر؛ زندگی»: با لاله های داغدارت گریه کردم
۱۶ تیر ۱۳۹۶

«با صبر زندگی» مستند جدیدی است که وحید فراهانی بعد از ساخت «با مرگ زندگی» که روایتی از آزاد‌سازی شهرهای «نبل» و «الزهرا» بود، درباره اتفاقات سوریه ساخته است. او در این مستند سعی کرده تاثیرات جنگ در زندگی مردم را به خوبی نشان دهد. مردمی که ریشه درخت می‌خورند و گرسنگی و تشنگی را تحمل می‌کنند. شهید می‌دهند تا بتوانند از سرزمین‌شان دفاع کنند.

البته مستند از جایی شروع می‌شود که قرار است خانواده‌ها و اهالی «فوعه» و «کفریا» با خانواده‌های گروه‌های مسلح تبادل شوند. قصه120 نفر است که در آستانه چشیدن طعم آزادی، مورد حمله تروریست‌ها قرار می‌گیرند و 80 کودک بی‌دفاع به خاطر اینکه طعم چیپس را بعد از دو سال‌ونیم بچشند، غرق در خون می‌شوند و تمام پاکت‌های چیپس پر از خون می‌شود. غریوهای شادی و لبخند‌های خانواده 80 کودک سوری به یکباره به ضجه‌‌ها و اشک‌هایی بی‌پایان تبدیل می‌شود. اما تمام قصه به این ماجرا ختم نمی‌شود.

سینما فلسطین، جایی است که اکران و رونمایی مستند «با صبر زندگی» در آن جا برگزار شد. ساعت پنج بعدازظهر است، جلوی سینما ترافیک است و خبرنگاران را می‌بینم که یکی پس از دیگری با دوربین‌هایشان وارد سینما می‌شوند.

جلوی در سینما یک دو راهی است که باید یکی را انتخاب می‌کردیم، راه مستقیم ختم می‌شد به خرید بلیت یک فیلم سینمایی. پیش خود فکر کردم حتما راه دوم را باید در نظر بگیرم که چند نفر بدون هیچ ادعایی مخاطبان را به دیدن فیلم دعوت می‌کنند. این‌ها کسی نبودند جز وحید فراهانی «کارگردان» و حمیدرضا مافی «راوی.»

با هدایت‌شان به سالنی در طبقه بالای سینمای فلسطین راه پیدا می‌کنم و در آنجا به دنبال کسانی هستم که قرار بود این مستند را رونمایی کنند. اما کسی را نیافتم. مدتی در راهروی جلوی سالن یک که پر از جمعیت بود نشستم تا شاید مسئولی را در لابه‌لای جمعیت بیابم اما باز هم نشد کسی را پیدا کنم.

جمعیت داخل راهرو مرا شگفت‌زده کرده بود. منتظر ماندم ببینم این همه جمعیت در کدام سالن جای می‌گیرند. تعداد اندکی از این جمعیت وارد سالن کناری شدند که فیلم «اکسیدان» را ببینند. خیلی‌های دیگر هم آدرس سالن نمایش«با صبر زندگی» را می‌گرفتند.

وقتی وارد سالن شدم جا برای نشستن پیدا نمی‌شد. سالن از خانواده مدافعان حرم و مستندسازان مشتاق، پر بود و برخی هم روی پله‌ها نشسته بودند تا ببینند عزیزان‌شان در کجای مملکت و برای چه چیزی به شهادت رسیده‌اند. خانواده‌هایی که بچه‌های 10 تا 15 ساله داشتند و خانم‌هایی که اشک‌های‌شان روی چهره‌های‌شان خشک شده بود. انگار آمده بودند تا شاید دوباره بتوانند اشک‌های خشک شده را روی صورت، جاری و سرزمینی را سبز کنند.

مستند «با صبر زندگی» آغاز می‌شود. سالن را سکوت فراگرفته است. روایت مافی از مستند «با صبر زندگی» آنقدر جذاب است که هر بیننده‌ای را میخکوب می‌کند. البته روایت تاریخی از سرزمین‌هایی که مورد حمله تروریست‌ها قرار می‌گیرد برای همه مردم جالب است. اما شناساندن جغرافیایی که فیلم در آنجا ساخته شده است از هر منظر دیگری برای مخاطب مهم است.

«این جا فوعه و کفریا در جنوب غرب حلب است که به خاطر نزدیکی به ترکیه مورد حمله قرار گرفته و دو سالی است که مردم در محاصره هستند و هیچ آذوقه و دارویی جز راه هوایی به آنها نمی‌رسد.» اینها جملاتی است که راوی برای معرفی مستند می‌گوید. دو دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد که صدای گریه مادری را می‌شنوم که پشت سرم نشسته است. سالن از صدای هق هق پر می‌شود و تا 60 دقیقه این صداها ادامه داشت.

بعد از اتمام نمایش مستند، برخی از خانواده ها دیگر تاب و تحمل نداشتند و سالن را ترک کردند اما در این میان خانمی که خود اهل افغانستان بود روی سن رفت و یادی کرد از کودکان افغان که 17 سال است وضعیت‌شان مانند کودکان فوعه و کفریاست.

سپس از عوامل این فیلم مستند و پرویز شیخ طادی خواسته شد که روی سن بروند تا با مردم صحبت کنند.  شیخ طادی که خود فیلم داستانی می‌سازد در زمینه مستند‌سازی گفت: «ای کاش زمانی که جنگ میان ایران و عراق در کشور ما رخ داده بود این تعداد دوربین همه آن لحظات را ثبت می‌کردند. من نیز با این مستند سفر کرده‌ام و پدر و مادر و بچه‌های سوری را  از نزدیک دیده‌ام. به مستندسازان دیگری که در این عرصه مشغول هستند می‌گویم که شرافت مستند، چیز دیگری است و از سازندگان آثار مستند خواهش می‌کنم که عنصر خلاقیت را وارد مستندهایشان نکنند و از شرافت مستندها با حقیقت‌گویی دفاع کنند.»

او عنوان کرد: «دوست دارم به مدت یک ساعت بعد از تماشای فیلم چشمانم را ببندم و تمام ماجراها را مرور کنم و ببینم چرا این کودکان باید اینقدر مورد خشونت قرار گیرند.»

حسن بختیاری، مدیر موسسه روایت فتح با تشکر از «مهدی مطهر» و خانه مستند انقلاب اسلامی گفت: « امیدوارم بتوانیم تولید این قبیل مستند‌ها را ادامه دهیم. بحث مقاومت، بحث جدی در روایت فتح خواهد بود و ما همیشه دست افرادی را که در این زمینه می‌خواهند کاری بسازند می‌بوسیم.»

حمیدرضا مافی هم مستند را گویای حقایق دانست و گفت: «زمانی که فراهانی، راف کات‌های این مستند را به من نشان داد واقعا قلبم درد گرفت که کودکان در میان این جنگ، چه می‌کنند. این مستند، تلنگری است به وجدان انسانی ما و این که همه ما در برابر هر جنگی در مقابل کودکان مسئولیم و باید سعی کنیم که با قلم‌هایمان زندگی را به آنها برگردانیم.»

وحید فراهانی هم در پایان از سازمان اوج به خاطر امکاناتی که فراهم آورده تا آنها بتوانند این مستند را بسازند، تشکر کرد و گفت: « افتخار می‌کنم که ما جزء نسل جدید روایت فتح هستیم و زیر چتر شهید آوینی و پدر خودم که هر آنچه یاد گرفتم از او بود، آثارمان را می‌سازیم. خیلی بد است که حدود 6 سال نتوانستیم در مورد سوریه، خوراک فکری خوبی به مردم بدهیم و من از همین جا از سازندگان مستند تقاضا می‌کنم که اگر توانایی ساخت چنین آثاری دارند پیشقدم شوند. ما در این مدت نسبت به غربی‌ها عقب افتادیم. متاسفانه در این مدت شکافی بین نگاه مردم و اتفاقات سوریه افتاده که بسیار آزاردهنده است.»

منبع: فرهیختگان

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید:

کانال تلگرام خانه مستند