سنت نیکوی بزرگداشت زندگان به جای مردگان در سینما حقیقت
سنت نیکوی بزرگداشت زندگان به جای مردگان در سینما حقیقت
برگزاری مراسم بزرگداشت که گاهی به همت جشنوارهها و رویدادها و گاه به واسطه تشکلها و انجمنها شکل میگیرد، اتفاقی مبارک آن هم در جامعهای است که درست یا غلط به «نخبهکشی» معروف است.
به گزارش سایت خانه مستند وبه نقل از روزنامه ایران، برای ایرانیها، ستایش زندگان امری دشوار به نظر میرسد. شاید بهتر است این جمله را این طور اصلاح کنم: برای بسیاری از ایرانیان، ستایش و قدردانی از زندگان به اندازه مدح و ثنای آنانی که از دنیا رفتهاند، ساده نیست. بسیاری از چهرههای سرشناس سیاست، فرهنگ و هنر در ایام زندگی بیمهری دیدهاند، ناسزا شنیده و به انواع و اقسام خطاها متهم شدهاند. در عوض بسیاری از آنان که در خاک خفتهاند یک شبه قهرمان شده و تا مدتها در ستایش شان قلمفرسایی شده، گویی همه از خاطر بردهاند که با آنها در ایام زندگی چه رفتاری داشتهاند.
برگزاری مراسم بزرگداشت و آیینهایی از این دست که گاهی به همت جشنوارهها و رویدادها و گاه به واسطه تشکلها و انجمنها شکل میگیرد، اتفاقی مبارک آنهم در جامعهای است که قدر زندگی را نمیداند و درست یا غلط به «نخبهکشی» معروف است. در پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت، دو بزرگداشت برای دو سینماگر از دو نسل برگزار شد، ارد عطارپور و حبیبالله والینژاد که از دو طیف مختلف اما فعال و علاقهمند به حوزه سینمای مستند هستند.
برای جشنوارهای که اعتبارش را از سینمای مستند ایران و کارگردانانش میگیرد توجه به سینماگرانی که بخش عمده و مهم کارنامه حرفهایشان با سینمای مستند گره خورده اگرچه طبیعی است، اما امتیاز محسوب میشود به این دلیل که جشنواره میتواند روی شخصیتها و فیلمها نوری برای دیده شدن بتاباند.
ارد عطارپور سینماگری است که آبرو و اعتبارش در جامعه مستندسازان نه فقط به خاطر استمرار در ساخت فیلمهای تاریخی و آرشیوی و نه به دلیل توجه به تاریخ ایران است، همه اینها هست و بیش از اینها شخصیت، روحیه و مسلکی است که فضای مستند ایران از او میشناسد و شاید بیش از هر چیزی در این زمانه نایاب است. ارد عطارپور، بیحسادت و خالصانه در کنار نسلهای مختلف مستندسازان حضور داشته و کوشیده دانش، تجربه و روابطش را برای پیشرفت آنها و سینمای مستند هزینه کند.
در روزگاری که توجه به منفعت شخصی و زد و بند با مدیران نهادها و ارگانهای صاحب سرمایه معمولا مسیر پیشرفت را هموار و تسریع و تسهیل میکند، عطارپور کوشیده آلوده نشود و حتی در حشر و نشر با مدیران و جشنوارهها، مسیر خود را بپیماید. این پرهیزها از یک سو و تلاش برای ثبت تاریخ و فرهنگ ایرانی از سویی دیگر، شخصیت او را ممتاز و متمایز کرده است.
حبیبالله والینژاد که از مکتب شهید آوینی به سینمای مستند آمده، از آغاز تا امروز بر یک مدار حرکت کرده و کوشیده صدای نسلی باشد که با انقلاب هویت یافتند و پس از آن، در سینما دغدغهها و اعتقادشان را دنبال کردند. نقطه عطف کارنامه والینژاد، مستند دیدنی «آخرین روزهای زمستان» است که به تجربه بهیادماندنی «ایستاده در غبار» منجر شد، تقدیر از او در «سینماحقیقت»، تجلی نگاهی تازه برای گرامیداشت تلاش و کارنامه زندگان است.
به قلم محدثه واعظیپور
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: