«اشرف، همزاد شاه»، آغاز یک مسیر جدید است/نقدی بر مستند «اشرف…»
«اشرف، همزاد شاه»، آغاز یک مسیر جدید است/نقدی بر مستند «اشرف…»
تا قسمت دوم دیدم. مصاحبه شونده هایت به مستند، ارزش افزوده می دهند. گرچه اگر موی سپیدی داشتند برای روایتگری تاریخی، دلنشین تر می شد یا اگر به سوژه ات نزدیک تر بودند بهتر بود. قلم خوب خودت، برگ برنده ماجراست اما فقر تصویری باعث می شد اگر چشم هایت را ببندی و فقط گوش کنی مشکلی پیش نیاید. این خوب نیست. یعنی تو در تلویزیون از قدرت تصویر استفاده نکرده ای. یعنی قدرت قلم تو را به سمت مکتوب یا رادیو کشانده، شاید هم چاره ای نبوده… .
باز شاید بیشتر سرچ می کردی، شاید کدهای تصویری بیشتری هم از اشرف بود که تو بیشتر صدایش را داشتی نه تصویر و صدا را با هم. تولید تصاویر محل تبعید رضا شاه، جدید بود و اختصاصی خودت. خوب بود!
کاش مستند تو یک قهرمان داشت. یکی مثل خودت. می رفتی موناکو یا افریقا یا اصلاکاخ سعد آباد و روایت می کردی. آن وقت تعلیق های بهتری جفت و جور می شد. سوژه ات بکر بود.
گوینده،خوب می خواند اما تخت بود. باید هیجان و افت و خیز همراه صدایش داشت. روی نریشن ها گاهی موسیقی بالا می رفت در جایی که نباید اوج می گرفت و کاش اصلا موسیقی کمتر بود یا نبود. اینطوری تو مخاطب را به نوعی همراهی و خط دهی پنهان هل می دهی که در مستند تاریخی یا خبری توصیه نمی شود.
و روایت جدیدی بود. پرداخت به سوژه نظم فکری داشت. سعی کردی قضاوت را به مخاطب بسپاری و چه کار خوبی. حالا اگر نقدت کنند باید خوشحال شوی. چون دیده شدی. دیکته نانوشته که غلط ندارد. حتی اگر کسی که خودش از گرفتن یک بربری تازه هم عاجز است چسبی زد نباید ناراحت شد. کسی به قطار ایستاده سنگ نمی زند. این مستند می تواند آغاز یک مسیر جدید برای تو و بانو باشد. باز سوژه های بکر…باز قلم تو… .
می دانم همین اول کاری خودت را بی رحمانه نقد میکنی. خودت خودت را روی میز تشریح دراز میکنی. منتظر مستندهای بعدی ات می مانیم. تا همینجا بیگ لایک!
به قلم: کامران نجف زاده
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: