«یک قایق روی آب»، یک مستند شاعرانه و زیبا
یادداشتی بر مستند «یک قایق روی آب»، ساخته آرمان قلی پور دشتکی؛
«یک قایق روی آب»، یک مستند شاعرانه و زیبا
این شاید بحث مهمی در سینمای مستند باشد که آیا لازم است یک اثر مستند از راوی استفاده کند یا نه. اطلاعات زمینهای در هر صورت نقش مهمی در یک اثر مستند دارند. حتی رابرت فلاهرتی در اثر مشهورش «مردی از آران» که مستندی مردم شناسانه است از صدای راوی استفاده میکند. در مواردی که صبغه زیبایی شناسانه، مورد نظر سازندگان یک اثر مستند باشد و آن اثر به شعر نیز پهلو بزند، معمولاً رسم بر این است که بار اطلاع دهی صرفاً بر دوش تصاویر گذاشته می شود. اما در این حالت، پارهای از اطلاعات به ناچار مغفول واقع میشوند.
مستند یک قایق روی آب در شمار مستندهایی است که از صدای راوی استفاده نمیکند و در همان نماهای آغازین مشخص می شود که شعر و زیبایی شناسی بر اطلاعدهی ارجحیت یافته است. فیلم، با نمای مردی آغاز می شود که به تنهایی در برف راه میرود. تأکید بر این سفر اودیسهوار همراه است با نماهای طولانی پیاده روی مرد. او پشت به دوربین دارد و دوربین او را دنبال میکند. او سرانجام به رودی میرسد که برای عبور از آن نیاز به پوشیدن کفش و وسیله مخصوص عبور از آب نیمه عمیق هست. آبی که میتوان حدس زد چقدر باید سرد باشد. سرانجام به کاروانی میرسد که وسایل زندگی در آن فراهم آورده شده است. ما پی میبریم که علی اکبری، زاده شهرکرد بر اساس گفتههایش و همزمان با شستن ظرف ها و ورود دانشآموزانش، یک معلم روستایی است که به چهار دختر درس میدهد. دخترهایی که رو به دوربین گزارشگرانی قرار میگیرند که از صدا و سیما آمدهاند تا از آنها گزارش تهیه کنند. حالا میتوان حدس زد که این معلم جوان به عشق آموختن به دانش آموزانی رنج این سفر را بر خود هموار کرده که اگر او و امثال او نباشند، شاید هرگز نتوانند درس بخوانند.
دانش آموزان دختر از آرزوهایشان در آینده سخن میگویند. یکی دوست دارد دکتر بشود و دیگری به بازیگری علاقه دارد. دخترانی که ظرفیت ادامه تحصیل را دارند اما به دلیل نبود امکانات تا کلاس ششم بیشتر درس نمیخوانند. یک مشکل بزرگ آنها این است که برای رسیدن به مدرسهشان پلی برای عبور ندارند. علی اکبری حتی به پدری کمک میکند که برای واکسن زدن فرزندانش به ناچار باید از رودخانهای بگذرد و مسیری را بپیماید تا بتواند واکسن آنها را بزند.
دشواری مسیری که علی اکبری طی میکند تا به مدرسه برسد در دوربین کارگردان «یک قایق روی دریا» ثبت شده اما نماهای لانگ شات در فیلم نشان میدهند که توجه به طبیعت در دستور کارگردان بوده است. این که این مستند به زیبایی شناسی تصویر اهمیت می دهد را در بخش به آب انداختن قایقهای کاغذی بچهها همراه معلمشان میتوانیم مشاهده کنیم. دوربین قایقها را دنبال میکند تا این که به بخش عمیقتر رود میرسند و دوربین آن ها را دنبال میکند.
به نظر میرسد فیلم بیشتر بر زندگی و آدمها تأکید دارد تا مثلاً اشاره به مشکلات زندگی در فضایی سخت و صعبالعبور. برای همین است که میتوان «یک قایق روی دریا» را اثری دانست که در طبقه بندی آثار واقعگرا قرار نمیگیرد زیرا مسأله فیلم بیش از آن که سختیها باشد، دیدن زیبایی ها است. درست است که شاید تا کلاس ششم درس خواندن، در ظاهر نتواند این دختران را به آرزوهایشان درآینده برساند اما علی اکبری و علی اکبری ها بار سختیهای معلم روستایی بودن را بر دوش میکشند تا گامی در جهت آموختن علم و دانش برای کسانی بردارند که همین مقدار می تواند زندگی ساده و زیبایشان را متحول کند. نمونه تآثیرگذاری آموزگارانی مانند علی اکبری را نگارنده به عینه در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری شاهد بوده است. دخترانی که درس خوانده و در این مسیر استقامت ورزیده و حتی به مقامات عالیه دانشگاهی نیز رسیدهاند.
به قلم: شاهپور عظیمی
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: