یادداشتی بر مُستند جنجالی «برزخی ها»، ساخته عارف افشار
شاید یکی از جنجالی ترین آثاری که در سینمای بعد از انقلاب ساخته شد و به نمایش درآمد، فیلم برزخیها ساخته ایرج قادری است. فیلم در واقع برداشتی است از هفت سامورایی ساخته کوروساوا که روایت تعدادی آدم وازده را بازگو میکند که قصد فرار از کشور را دارند اما می پذیرند که بمانند و با دشمنی که به کشور حمله کرده مبارزه کنند. مستند برزخیها به کارگردانی عارف افشار، روایتی است دست اول از فراز و فرود ساخته شدن آن و سپس پایین کشیده شدنش از پرده سینماها که یکی از رخدادهای تراژیک در تاریخ سینمای ایران است.
در فیلم افشار که شامل مصاحبه رو در رو با دست اندرکاران نمایش و سپس توقیف فیلم است، سعید مطلبی به عنوان فیلم نامهنویس و سپس کارگردان دوم فیلم، شرح ماوقع را بازگو میکنند. البته در تیتراژ فیلم سینمایی برزخیها به کارگردان دوم فیلم اشارهای نمیشود و از این منظر آنچه مطلبی درباره کارگردانی فیلم به آن اشاره میکند، در حکم سندی از تاریخ سینمای ایران در دوران بعد از انقلاب است. ما و بسیاری از آنها که تاریخ سینمای ایران را دنبال میکنند تا پیش از این مستند، تنها به گفتههای پراکندهای بسنده میکردیم که یا در افواه به آنها اشاره میشد یا مثلاً جمال آمید در جلد دوم تاریخ سینمای ایران ش بر اساس نوشتههای مطبوعات به این رخداد مهم اشاره کرده بود.
آنچه فیلم افشار را به اثری جذاب بدل می سازد، گفتو گو با کسانی مانند محمد علی نجفی به عنوان اولین مقام دولتی تصدی سینما در دوران بعد از انقلاب و مهدی کلهر به عنوان نخستین معاونت سینمایی وزارت ارشاد اسلامی است و همچنین موضوع دیگر، عدم حضور کسانی است که نقشی مستقیم در به زیر کشیدن فیلم سینمایی برزخیها داشتهاند. از جمله وزیر ارشاد بعد از معادیخواه و معاونت سینمایی بعد از کلهر است. همچنین در موضوع ممنوعالکار شدن بازیگران و کارگردانانهای سینمای ایران در دوران بعد از انقلاب، جای خالی نخستین مدیر بنیاد سینمایی فارابی نیز خالی است که نامبردگان، حاضر به گفتوگو با سازندگان مستند برزخیها نشدند.
از جمله دیگر موارد جذاب این مستند، تناقضهای گاه و بیگاه میان حرفهای چهرههای مختلف در برابر دوربین افشار است. این سخنان به هر حال برای همیشه در فیلم ثبت شدهاند و همانطور که اشاره شد، سندی از سیر تاریخی سینمای بعد از انقلاب محسوب می شوند.
محور عمده دیگرِ این مستند به بازیگرانی باز میگردد که در فیلم سینمایی برزخیها ظاهر و بعدها شامل واژه ابداعی ممنوعالکاری شدند. مهمترین چهره در این میان، محمد علی فردین است که یکی از مصاحبه شوندهها وی را به جهتی بزرگترین بازیگر سینمای جهان میداند. مرحوم فردین بر اساس آنچه در این مستند بازگفته می شود، بسیار تمایل داشت که در آثار سینمایی دوران بعد از انقلاب ظاهر شود اما همواره کسانی بودهاند که تمایلی به چنین حضوری نداشتند. در مستند افشار به بخشی از این اجازه ندادنها اشاره شده است.
شاید واکنش کلهر در این فیلم را بتوان چشمگیرترین واکنش یکی از مدیران سینمایی وقت، پیرامون ممنوعالکار شدن چهرههای مطرح سینمای ایران در آن دوران دانست. هرچند که این چنین موضوعهایی به هر حال در سینمای ایران به وجود آمدهاند و آبِ رفته را نمیتوان به جوی بازگرداند اما آثاری مانند برزخیها ساخته عارف افشار، این حسن را دارند که گزارشی از دورانی سپری شده را روایت میکنند که طی آن بر پیکره سینمای ایران زخمهایی زده شد که شاید حتی در مواردی، مسیر تاریخی سینمای ما را تحتالشعاع قرار داد. ما نمی دانیم اگر افراطکاریها و تندرویها در برابر فیلم سینمایی برزخیها رخ نمیداد، سرنوشت سینمای ایران چه شکلی پیدا میکرد. اگر فردین و بازیگرانی مانند وی در سینمای ایران به فعالیتشان ادامه میدادند، آیا توان بالقوه جذب مخاطبان در سینمای ایران بیشتر می شد؟ آیا در آن صورت مخاطبان سینما ارتباط بیشتری با سینمای دوران بعد از انقلاب برقرار میکردند؟ آیا سینما میتوانست تأثیرگذارتر از اکنونش باشد؟ اینها پرسشهایی نیست که بتوان پاسخی قطعی به آنها داد.
به هر روی آثاری مانند مستند برزخیها فرصتی را فراهم میآورد که نگاهی دیگرگونه به گذشتههای سینمای خودمان داشته باشیم. بارها در سینمای دوران بعد از انقلاب، شاهد تعارض دیدگاهها میان مدیران قبلی و فعلی سینمایی در هر دوره از یک دولت جدید بودهایم. برخی موافق نگاه مدیران قبلی عمل کردند و برخی در تضاد با دیدگاه آنها گام برداشتند. تماشای مستندهایی مانند برزخیها احتمالاً برای هر یک از مدیران قبلی و فعلی سینمایی در دورههای مختلف میتوانست و میتواند راهگشا باشد، زیرا گذشته میتواند گاهی چراغ راه آینده باشد.
به قلم: شاهپور عظیمی
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: