نگاه شبه رمانتیک به مفهوم آب در مستند «کاریز، قصه آب»
نگاه شبه رمانتیک به مفهوم آب در مستند «کاریز، قصه آب»
در وضعیت فعلی شاید پس از نفت، آب سیاسی ترین ماده در ایران است. خشکسالی های پی در پی، اعتراضات پیرامون بی آبی، آلوده سازی آب توسط صنایع بزرگ، از بین رفتن رودخانه ها، تالاب ها و دریاچه ها، ماجراهای انتقال آب در استان های مختلف، نقد به شیوه و روش های سدسازی و بسیاری موارد دیگر که زیست بوم ایران را دچار تحولات گسترده و با خطرات جدی مواجه کرده است، این بحث ها تا بدینجا پیش رفته است که امروزه از یک مافیای آب صحبت می شود.
اما در مستند کاریز: قصه آب؛ مستند با صحنه هایی از لایروبی و بازسازی قنات شروع می شود و پس آن آب به مثابه خیر عمومی بر زمین جاری می شود و زندگی را به ارمغان می آورد.
این نگاه باعث شده است که آب از مفهوم سیاسی خود تهی و تبدیل به یک مفهوم شبه رمانتیک شود و تمام هستی تاریخی آب به محاق برود. مستند پر از کلاژهای تصویری است از منطقه و آب جاری. در این جاری شدن نوع رواقی گرایی است از جنس بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین.
اما ماجرای قنات در ایران بسیار پیچیده است و یکی از ارکان مهم سازمان اجتماعی در ایران بوده تا آنجا که مفهوم شیوه تولید آسیایی در تبیین مراحل گذار جوامع در نگاه بسیاری از مارکسیست های اولیه، متکی بر خشکسالی و قنات است. نظارت بر تقسیم آب، و ساز و کار اداری پیگیری این تقسیمات، منجر به ایجاد دولت های متمرکز با ساختار اداری پیچیده شده است، در پی آن، یک نوع اقتدار پاتریمونالیستی ایجاد می شود.
از طرف دیگر عده ای معتقدند حاکمیت سیاسی، توانایی نظارت گسترده بر حفر، نگهداری قنات و تقسیمات آبی در یک منطقه را نداشته و قنات از اولین نهادهای مدنی و شیوه های همیاری سنتی است.
گذشته از نگاه اجتماعی به قنات، نوعی نگاه پیشامدرن به هستی طبیعت و قنات وجود دارد. بسیاری از اسطوره های پیشازرتشتی و زرتشتی؛ پیرامون آب چون نبرد اپوش و تیشتر و بارهای عامیانه متکی بر انجام مراسم مختلف برای سلامت قنات هم وجود دارد که قنات را موجودی زنده می دانسته که باید برای او قربانی کرد، همسری به عقدش درآورد و یا برایش اوراد مذهبی خواند.
هر چند فیلم نگاهی گذرا به این سنت ها انداخته، اما نتوانسته است آن را داخل یک سنت تاریخی تعبیر و تاویل کند، از همین رو کاریز: قصه آب، به طور واقع قصه ی آب نیست؛ آب در این قصه از دل تاریخ و حیات سیاسی و اجتماعی ایران کنده شده و تنها صدای جاری شدنش را می شنویم، بی آن که بدانیم این آب برای چه کسی، کجا و چه منفعتی …. در حال جاری شدن است.
به قلم امیرحسین بیات، کارشناس علوم اجتماعی
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: