یا با اونایی یا با اینا! / نگاهی به «فقدان» در یادداشت «محمد قائد»
یا با اونایی یا با اینا! / نگاهی به «فقدان» در یادداشت «محمد قائد»
محمد قائد در مطلع مطلبی در واکنش به وقایع اخیر نوشته: «در نبردی که نوار حائل بین طرفین مدام کوچکتر میشود و جایی برای خط سوم وجود ندارد، کنار کشیدن از دعوا عملا یعنی پیوستن به طرف مقابل، یا با اونایی یا با اینا.»
اونا: یکی از مستندهایی که امسال برای نمایش در جشنواره ایدفا انتخاب شده بود، «فقدان» فاطمه ذوالفقاری بود. مستندی (به زعم بنده عالی) دربارهی زوج جوانی که بعد از زلزلهی سرپل ذهاب دنبال اشیایی میگردند که زیر آوار خانهشان جا مانده.
«فقدان» بعد از شروع ایدفا ناگهان از برنامه حذف شد و علت حذف، عدم صداقت دربارهی منابع مالی فیلم اعلام شد. ماجرا از این قرار بوده که مدیر سوریهای تازهنفس ایدفا ناگهان میفهمد که فیلم با حمایت «خانه مستند انقلاب اسلامی» تولید شده و شخصا تصمیم میگیرد جلوی نمایش فیلمی را که با بودجه دولت/حکومت ایران ساخته شده بگیرد.
وقتی داداش فاطمه این ماجرا را تعریف کرد حرف این شد که اگر قرار باشد هر مستندی که با حمایت دولت کشور متبوع سازندهاش تولید شده، نجس و غیر قابل نمایش باشد، اصلا چند فیلم برای نمایش در ایدفا باقی میماند و اگر فقط حمایت دولت/حکومت ایران را حرام بدانیم باید همهی تولیدات سینمای مستند و داستانی ایران شامل تحریم شوند، چون تقریبا تمام فیلمها در مرحلهای تنهشان به تنهی دولت/حکومت ایران خورده. به عبارتی جشنوارهها و نهادهای فرهنگی فرنگی باید رودربایستی را کنار بگذارند و بگویند تا ترامپ شاه جهان است، ایران از بالا تا پایین و از سر تا تهش تحریم است.
به داداش فاطمه سیخونک زدم که فاطمه را ترغیب کند به تشویش اذهان عمومی و راهانداختن سروصدا در ایدفا. داداش فاطمه گفت: «نگران اینه که توی این موقعیت و وضع مملکت اعتراض به این تصمیم ایدفا، طرفداری از حکومت ایران تلقی بشه و سوتفاهم به وجود بیاد». خلاصه یا با اونایی یا با ما.
اینا: هفتهی پیش مدیر جدید سینما حقیقت در جلسهی مطبوعاتی دربارهی علت حذف «پروانه» گفت: «نظر من این است که با توجه به قوانین و مقررات ما شاید ارائه این فیلم به جشنواره میتوانست اتفاق نیافتد. فیلم در مورد زندگی یک نقاش قدیمی است اما به خاطر مشکل پردهداری در مسئله حجاب که دو سوم زمان فیلم را دربرمیگیرد، به هیچ وجه امکان نمایش آن براساس قوانین موجود، در کشور وجود ندارد.»
با داداش فاطمه صحبت از این شد که هیچ جشنوارهای ملزم به توضیح دادن دربارهی علت نپذیرفتن یک فیلم نیست، اما این که مدیر تازهنفس اساسا ارائهی فیلم به جشنواره را خطا بداند اتفاقی منحصر به فرد است. وقتی که او در ابتدای کار، هم تکلیف جشنواره را روشن فرض کرده، هم فیلمساز و موضوع فیلم را معلومالحال میداند و میگوید اصلا این فیلم نباید تقاضای نمایش میکرد، یعنی آمده تا میخ را محکم بکوبد، خطوطی پررنگ و مشخص بکشد و با صدای بلند بگوید: یا با اونا یا با ما. در این مرزبندی پروانه اعتمادی هنرمندی معترض است، فاطمه ذوالفقاری فیلمسازی وابسته و حکومتیست، من یک فعال اجتماعی طرفدار حقوق زنانم، داداش فاطمه یک کارآفرین میهنپرست است، قاسم سلیمانی ناجی ایران است و رضا شاه سمبل ملیگراییست.
قائد یادداشتش را اینطور تمام کرده: «در ایران کنونی مشکل بتوان گفت چیزی از نوار حائل فرضی باقی مانده باشد. منطقه ی حائلی برای اعراض و اعتراض و تکروی وجود ندارد. در ادامه ی نبرد فرسایشی، اسلام و ایران شاخ به شاخند. یا با اونایی یا با اینا.»
برگرفته از کانال تلگرامی بهمن کیارستمی
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید: