«برای پس از مرگم»، روایتی از زندگی عجیب و متفاوت «ع صاد»
یادداشتی بر مستند «برای پس از مرگم»؛
«برای پس از مرگم»، روایتی از زندگی عجیب و متفاوت «ع صاد»
علی صفایی حائری، فرزند شیخ عباس حائری متولد ۱۳۳۰ و درگذشته به سال ۱۳۷۸ یکی از چهرههای تقریباً ناشناختهای در میان روحانیان است که همواره سوء تفاهمهایی در مورد افکار و نوشتههای ایشان وجود داشته است. او متولد شهر قم است و در سیزده سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و گفته می شود که دروس سطح حوزه را در کمتر از ۴ سال به پایان رساند و در طی این دوران بیشتر از محضر پدرش بهره برد که جزو استادان شناخته شده در سطوح عالی بود و سرانجام علی صفایی حائری یا آن گونه که بسیاری میشناسند «ع-صاد» به درجه اجتهاد رسید… .
براساس آنچه که مصاحبه شوندگان در مستند «برای پس از مرگم» میگویند، ع صاد مانند بسیاری دیگر در واقع قربانی یکی از اخلاقیات رذیله شد که همانا حسادت است. موقعی که فرزندش در جبهه به شهادت رسید، پارهای گفتند حتماً پسر با اندیشههای پدر مخالف بوده که به جبهه رفته و زمانی که خود وی به جبهه رفت پس از مدت کوتاهی عذرش را خواستند و او بازگشت.
ع صاد همزمان با تحصیلات فقه و اصول، با ادبیات کودکان آشنا شد، کافکا و هدایت خواند و در هجده سالگی نخستین یادداشت تحلیلی و انتقادی خود را با عنوان مسؤلیت و زندگی نگاشت.
یکی از نکتههای جالب و البته عجیب آن است که در میان آنهایی که در مستند «برای پس از مرگم» با آنها مصاحبه شده به نامهایی مانند محمد مهدی عسگرپور، علیرضا داوونژاد، منوچهری محمدی و بیژن بیرنگ برمیخوریم که مراوادتی با ع صاد داشتهاند و از وی تأثیر گرفتهاند. به شهادت آنهایی که در این فیلم با آنها گفتوگو شده، هرگز در خانهاش بر روی علاقمندان به آموزش دین بسته نبود. رویکرد او اینگونه بود که سعی نداشت فردی واجد علوم خاص و عام جلوه کند و بر اساس روایت علیرضا داوودنژاد او حتی در میان آنهایی که برای دیدارش میآمدند، قابل تشخیص نبود. داوودنژاد میگوید اولین باری که صفایی حائری را دید نتوانست تشخیص بدهد فردی که در میان جمعیت چای میریخت و سفره غذا را جمع کرده و هندوانه برای دیگران بریده، همان ع. صاد باشد.
ع صاد بیش از ۵۰ کتاب در زمینههایی مانند نقد و روش نقد، ادبیات هنر، روش تدریس و آموزش، قرآن کریم و روش برداشت از آن، تفسیر و دیدارهای تازه با قرآن، دعا و حدیث، ولایت و امامت، معارف اسلامی و آموزههای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی در اسلام به رشته تحریر در آورد.
به شهادت فیلم «برای پس از مرگم» او در تابستان ۱۳۶۱ در جلسهای پنج ساعته با نمایندگان حوزه علمیه شرکت کرد و سرانجام نیز گفتوگو کننده با او اذعان کرد که آقای صفایی حتی حاضر نیست بپذیرد که باید بر نظراتی به جز دریافتهای خودش صحه بگذارد.
در همان سالهای ابتدایی دهه شصت سیل انتقادات به او وارد شد و آثارش را التقاطی یافتند اما ظاهراً کسی حاضر نشده بود بر اساس آثار او این نکته را اثبات کند. بر او خرده میگرفتند که چرا در سرتاسر آثارش نامی از امپریالیسم نیست، چرا از مسائل سیاسی سخن نمیگوید و نمینویسد.
شیرعلینیا در نوشتهای با نام «نگاهی به مشی سیاسی مرحوم علی صفایی حائری» از وی نقل میکند که «اینکه من برای انقلاب چه کردهام و یا پیش از انقلاب چه کردهام، داستانش بماند، که مثل ویولون زدن آن رند است که صبح صدایش درمیآید.»
به نظر میرسد مجموع گفتههایی که در این مستند شاهد آن هستیم، تصویر نسبتاً کاملی از اندیشههای وی به مخاطبان ارائه شده اما کمتر به وجوهی پرداخته شده که باعث شدند گاه حتی علی صفایی حائری تا مرز تخطئه پیش برده شود.
سرانجام علی صفایی حائری در تصادف رانندگی و زمانی که ۴۸ سال بیشتر نداشت درگذشت و در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد.
به قلم: شاهپور عظیمی
جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: