«ردیه های تکفیر»، روایت ساخت مرکز مقابله با تروریسم و افراط گرایی در سوریه

گفت و گو با عوامل مستند؛

«ردیه های تکفیر»، روایت ساخت مرکز مقابله با تروریسم و افراط گرایی در سوریه

«ردیه های تکفیر»، روایت ساخت مرکز مقابله با تروریسم و افراط گرایی در سوریه
۲۴ مهر ۱۴۰۱

مستند «ردیه‌های تکفیر» که هفته گذشته در سینما هویزه مشهد رونمایی و اکران شد با روایت ساخته شدن یک مکان در دمشق آغاز می‌شود؛ جایی به نام مرکز بین المللی اسلامی شام که برای مقابله با تروریسم و افراط گرایی زیر نظر وزارت اوقاف سوریه فعالیت می‌کند.

«شیخ عدنان افیونی»، مفتی دمشق و حومه، کسی است که با کمک مریدانش این مرکز را می‌سازد تا با تغییر افکار به جنگ داعش برود. به روایت فیلم، شیخ عدنان در ادامه توسط داعش ترور می‌شود، اما میراث او با مدیریت پسرش همچنان به مبارزه با تفکر افراطی و تروریستی ادامه می‌دهد.

مستند ردیه‌های تکفیر در جریان سفر جمعی از علمای اهل سنت ایران به مرکز بین المللی اسلامی شام ساخته شده است و سعی دارد در گفتگو‌هایی با علمای اهل سنت، نتایج اسف بار تکفیر و دست کشیدن از آرمان وحدت بین مسلمانان را نشان دهد. کارگردان برای اثرگذاری بیشتر از تصاویر خرابه‌های سوریه در جریان حمله داعش به دفعات استفاده کرده است. در حاشیه رونمایی این مستند گفت وگوی کوتاهی با عوامل محدود فیلم -که شامل کارگردان و تصویربردار می‌شوند- انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید

علیرضا باغشنی، کارگردان: جای  جای سوریه قصه برای کار کردن دارد

فیلم ساز جوان و دغدغه مندی است که پیش ازاین کارگردانی مستند‌هایی مانند «بیشتر از مادرم»، «روشنفکر»، «میهمان خانه دوست»، «بوی گل محمدی»، «نشاط خدمت»، «مادرونه» و «قیام غریب» را بر عهده داشته است. او می‌گوید اهمیت ساخت فیلم با مضامین دربردارنده وحدت میان مسلمانان در این روز‌ها بیش از همه مشخص می‌شود و تأکید دارد که مستند «ردیه‌های تکفیر» می‌تواند یک نمونه از آنچه را که ممکن است برای ایران هم اتفاق بیفتد به شما نشان دهد و بهترین قالب نمایشی برای این کار مستند است.

جناب باغشنی از شرایط ساخت این مستند بگویید.

ساخت این نوع فیلم‌ها شرایط خاص خودش را دارد. محسن اسلام زاده با من تماس گرفت و گفت: به سوریه می‌آیی یا نه؟ گفت: فقط تا نیم ساعت وقت داری که خبر بدهی. این جور کار‌ها ناگهان پیش می‌آیند و باید سریع تصمیم بگیری. در سفر‌های کاروانی هم معمولا از شما توقع ساخت یک فیلم گزارشی دارند. در این شرایط تولید یک فیلم مستند که حرفی برای گفتن داشته باشد و ایده‌ای را مطرح کند سخت است. ما ناگهان وارد این قضیه شدیم و تا روز سوم نمی‌دانستیم چه چیزی می‌خواهیم بسازیم، ولی زمان که گذشت توانستیم فرممان را تشخیص دهیم و براساس آن کار را شروع کردیم و خوشبختانه به چیزی که مدنظرمان بود رسیدیم.

از قبل با موضوع آشنا نبودید؟

نه، فقط می‌دانستم سفری هست که علمای اهل سنت به دعوت دولت سوریه می‌روند و در این سفر قرار است سوریه به آن‌ها نشان داده شود. ما آنجا که رفتیم فهمیدیم یک مرکز اسلامی وجود دارد و مناظرات و گفتگو‌هایی بین علمای اهل سنت ایران و سوریه اتفاق می‌افتد.

این مستند درعین حال که گزارش یک سفر بود، روایت و قصه خودش را هم داشت. این فرمی بود که خودتان در همان شرایط به آن رسیدید یا از قبل به آن فکر کرده بودید؟

برای جذاب کردن فیلم، ما نیاز به یک قصه داشتیم. از همان ابتدا دنبال این بودیم که قصه را دربیاوریم. حتی افراد یا موضوعاتی را که برای مصاحبه انتخاب می‌کردیم مواردی بودند که قصه‌ای بر اساس خاطراتشان برای گفتن داشتند. می‌خواستیم کار برای مخاطبی که می‌خواهد ۵۰ دقیقه فیلم را ببیند جذاب باشد.

در شرایطی که قرار گرفتید، یعنی در یک کشور جنگ زده آسیب دیده از داعش، با مشکل خاصی در روند کار مواجه نشدید؟

نه، فقط من اصرار داشتم علما را حتما به حلب ببریم که خرابی‌ها را ببینند. خب متأسفانه هماهنگ نشد و مجبور شدیم اطراف دمشق تصویربرداری کنیم. به هرحال باوجود محدودیت‌هایی که برای تصویربرداری داشتیم، آنچه مدنظرمان بود درآمد.

تصاویر انفجار‌ها واقعی بودند یا تصویرسازی شده بودند؟

نه، همه تصاویر واقعی بودند. یکی از مشکلاتی که ما داشتیم، ولی جبهه استکبار و داعش نداشتند همین بود که آن‌ها آرشیوی غنی از تصاویر داشتند و ما نه. یک پوشه از تصاویر تولید شده توسط داعش به دستم رسید که بیش از ۱۰۰ فیلم با کیفیت اصلی داشت. ما که این طرف می‌خواهیم برای مدافعان حرم فیلم بسازیم با هزار مشکل رو به رو هستیم.

اصلا یکی از دلایلی که داعش توانست رشد کند رسانه‌های قوی‌ای بود که داشت. همه تصاویر مربوط به انفجار‌ها و تخریب‌ها از فیلم‌های ساخته شده توسط داعش بود که در این فیلم از آن‌ها استفاده شد. داعش خودش از همه تخریب هایش فیلم گرفته است. به صورت محدود از تصاویر شبکه‌های خبری مانند الجزیره هم استفاده کردیم.

ابعاد و گستردگی کار در چنین موضوعاتی را که لزوم وحدت بین گروه‌های مسلمان را یادآوری می‌کنند چقدر دیدید؟ به نظرتان هنوز هم جای کار دارند؟

شما وقتی فیلمی این چنینی می‌سازید، درواقع نمونه احتمالی‌ای را که ممکن است برای کشور خودتان هم به وجود بیاید ارائه می‌دهید. واقعا هم برنامه این بود. آمریکا و دولت‌های مرتجع عربی همین برنامه را برای ایران داشتند. گفتند از سوریه شروع می‌کنیم، بعد می‌رویم عراق و بعد هم ایران. منظورشان از خاورمیانه جدید همین بود. هرچند جبهه مقاومت و سپاه توانستند این فتنه را در نطفه خفه کنند، ولی سوریه از بین رفت. ما سعی کردیم در این مستند دلایل اتفاقات سوریه را به صورت روایی بیان کنیم. یکی از دغدغه‌های علمای اهل سنتی که در این سفر حضور داشتند این بود که از جمع اهل سنت کسی جذب داعش نشود؛ چون اوایل شکل گیری داعش این اتفاق افتاده بود و در فیلم هم بود که چندین نفر جذب داعش شدند.

اگر علما با صحبت و روشنگری مدیریت نکنند، این جذب خیلی بیشتر و اختلافات عمیق‌تر می‌شود. مردم اهل سنت حرف شنوی خیلی خوبی از علمایشان دارند. همین اتفاقاتی که اخیرا در کشور رخ داده اند اگر واقعا مدیریت نشوند به مشکلات عدیده‌ای می‌رسیم.

دورتادور کشور ما اقوام مختلف هستند. علمایی که در این فیلم بودند نیز ترکیب جالبی داشتند، از سیستان و بلوچستان گرفته تا خراسان جنوبی، بیرجند، خراسان رضوی، خراسان شمالی، گلستان، گیلان، کردستان، کرمانشاه، ایلام و بوشهر. ساخت مستند در این موارد می‌تواند برای جامعه اهل سنت و شیعه مفید باشد.

قالب مستند چقدر ظرفیت بیان این موارد را دارد؟

بسیار. ما در همین مستند موارد زیادی را دیدیم که جای کار داشتند؛ مثلا با راننده که داشتیم به حرم حضرت زینب (س) می‌رفتیم دیدیم راننده قصه خودش را دارد. می‌گفت من قبلا در حلب کارخانه داشتم و الان در دمشق دارم خیاطی می‌کنم. اینکه چطور توانسته بود همسر و دخترش را از حلب و از بین مسلحانی که قصد ترور و اعدام آن‌ها را داشتند رد کند، خودش قصه دیگری بود.

جای جای سوریه که قدم بگذارید قصه برای کار کردن وجود دارد. من قرار بود یک گزارش سفر بسازم، ولی دیدم خود جریان به وجودآمدن مرکز اسلامی یک قصه است. در سوریه شما ظرفیت‌های زیادی دارید و گروه‌های زیادی هم هستند که بخواهند کار تولید کنند. ما این کار را دونفری تولید کردیم. اگرچه سختی‌های خودش را داشت، ولی با یک بودجه کم و نفرات محدود می‌شود یک کار پنجاه دقیقه‌ای مفید تولید کرد، درصورتی که کار داستانی چنین ظرفیتی را ندارد و وقت و بودجه و تعداد عوامل خیلی بیشتری را لازم دارد تا کار شاخصی مانند «به وقت شام» تولید شود.

محمد عقیلی، تصویربردار: در مستند‌های جنگی عوامل کم تیم را چابک‌تر می‌کند

عکاس و تصویربردار جوان مشهدی، دومین عضو گروه ساخت مستند «ردیه‌های تکفیر» است. او در گفت وگوی کوتاه زیر از شرایط کار در یک کشور خارجی جنگ زده می‌گوید و اینکه یک گروه کوچک می‌تواند در مستند‌های این چنینی بهتر عمل کند.

چه شد که به این کار دعوت شدید و شرایط کار چطور بود؟

من یک تجربه مشابه به نام «فستقم»، به کارگردانی محمدمهدی خالقی، در سال ۹۴ داشتم. آن موقع اوضاع جنگی در سوریه خیلی وخیم‌تر بود، ولی در «ردیه‌های تکفیر» شرایط مطلوب‌تر شده بود. این کار بیشتر گزارش یک اتفاق بود. کار در خارج از کشور آن هم در کشوری مثل سوریه برایم همیشه جذابیت داشته است. به من پیشنهاد شد و من هم استقبال کردم. پیش بینی‌ای که من از شرایط کار داشتم خیلی بدتر بود، ولی شهر دمشق از لحاظ امنیت خیلی مشکل نداشت. ما با گروه علما اعزام شدیم.

آن‌ها یک دوره دوازده روزه آنجا بودند و هر روز کلاس‌های تئوری داشتند و در کنارش برای بازدید‌هایی می‌رفتند. ما در کنار این برنامه‌ها سعی می‌کردیم به شخصیت پردازی‌ای که از سوژه‌ها مدنظرمان بود برسیم. کار خارج از کشور، آن هم در چنین شرایطی، می‌طلبد که عوامل فیلم کم باشند که تیم چابک‌تر و سبک‌تر باشد. به همین دلیل کل عوامل فیلم در من و آقای باغشنی خلاصه می‌شد. ولی چون تجربه این کار‌ها را داشتیم، مشکل خاصی به وجود نیامد.

این کار از لحاظ تصویربرداری ویژگی خاصی داشت؟ ایده خاصی داشت که شما اجرا کرده باشید؟

ما، چون در جریان یک سفر کاروانی این کار را تولید کردیم، خیلی دستمان باز نبود. یعنی ما هربار نصف روز را در یک اتاق ثابت بودیم و هرچند روز یک بار هم بازدیدی از بیرون داشتیم. دستمان بسته بود که بتوانیم از لحاظ بصری به کار تنوع بدهیم. زمان‌هایی که برای بازدید می‌رفتیم خیلی سریع باید به چیز‌هایی که می‌خواستیم می‌رسیدیم و از چیز‌هایی که می‌خواستیم تصویرسازی می‌کردیم.

تصــاویـــــر کمی از خرابه‌های سوریه در فیلم نشان داده می‌شد و همان‌ها هم بیشتر آرشیوی بودند. دلیلش چه بود؟ چه محدودیت‌هایی برای تصویربرداری داشتید؟

به هرحال، چون یک تیم از علمای اهل سنت از کل ایران بودند و شأن بالایی داشتند، نمی‌توانستند آن‌ها را به بعضی مناطق که احتمال خطر داشت ببرند، چون بحث تأمین امنیت آن‌ها مطرح بود. ولی جا‌هایی را که می‌شد رفت با آن‌ها همراه می‌شدیم.

به نظرتان در شرایط فعلی مخاطب از این کار‌ها استقبال می‌کند؟ بازخورد تماشاگران را چطور دیدید؟

به هرحال با وضعیت فعلی اینترنت من انتظار بیشتر از این هم نداشتم. اگر هم سالن کوچک تری برای نمایش انتخاب می‌شد، از لحاظ کیفیت تصویر بهتر بود. برای کاری که با دوربین‌های غیرسینمایی تصویربرداری شده باشد ممکن است در این سالن تصویر کشش نداشته باشد. امیدوارم این کار‌ها پخش شود و اثرش را بگذارد. ما کار را انجام دادیم و باید ببینیم بازخورد مردم چه خواهد بود.

منبع: شهرآرا نیوز

جهت اطلاع سریع از آخرین اخبار مستند، به رسانه های اجتماعی خانه مستند بپیوندید: