با عرض سلام و ارادت
ضمن خسته نباشید خدمت شما بزرگواران
امید است نظر این حقیر به سمع و نظر سازندگان مستند هویدا برسد
جدای از کار خوب و قابل تقدیر شما در بیان منصفانه تاریخ
این برادر کوچکتان نقدی داشتم که لازم به تامل است و آن اینکه اولا بغیر از دوران کودکی هویدا تقریبا مستند فقط به زمانه هویدا پرداخته نه شخص او! همچنین با وجود حرکات مبتکرانه مثل مستند در برابر طوفان که موجب جذابیت بیشتر مستند شده لیکن به خوبی و دقت به قضیه پیشرفت توهمی ان زمان را و فساد گسترده نپرداخته و متاسفانه که در برابر دیدگاه تکنوکراتانه هیچ صدای مخالفی را منعکس نکرده… و شاید ما هرچه میکشیم از همین تکنوکرات ها باشد. به هر حال پیشنهادم اینست که مستندی در مورد پیشرفت حبابی ان زمان بپردازید و مسئله تکنوکرات ها یا حتی مستند جامع و روشنگری در مورد دادگاه های انقلاب که واقعا بنده در دیدن قسمت چهارم مستند شما احساس میکردم که گویی گوینده دارد ماله میکشد و قضیه را یکجوری خاتمه میدهد و این حقا ظلم بزرگیست.
خیلی ممنون که تا آخر مطالعه کردید
سعی کردم خلاصه بنویسم و دقت لازم هم نداشتم
با تشکر
روایتی منصفانه از نخست وزیر حکومت پهلوی در مستند «هویدا»/نقد امیررضا مافی بر مستند «هویدا»
روایتی منصفانه از نخست وزیر حکومت پهلوی در مستند «هویدا»/نقد امیررضا مافی بر مستند «هویدا»
مستند هویدا٬ که «زندگی٬ زمانه و مرگ امیرعباس هویدا» را در چهار قسمت به تصویر میکشد٬ روایت بی طرفانه ی یکی از مهم ترین شخصیتهای موثر دوران پهلوی دوم است. روایتی که راویان اندک اما تاثیرگذاری در آن حضور دارند و سازندگان اثر سعی نمودند با انتخاب دو سر طیف سیاسیون ابتدای انقلاب٬ یعنی انقلابیهای افراطی مانند حجتالاسلام والمسلمین هادی غفاری و گردانندگان جبهه ملی و دولت موقت که طرفدار تسامح و تساهل بودند٬ نظیر مرحوم دکتر یزدی و مهندس توسلی و همچنین حضور اساتید دانشگاه از خاستگاههای مختلف فکری٬ تصویری جامع از این شخصیت تاریخی و وقایع آن دوران ارائه نمایند و فیلم را از یک مستند مغرضانه حکومتی٬ به یک مستند قابل قبول منصفانه بدل نمایند.
اگرچه نمیتوان هیچ مستند و مستندسازی را بدون پیش فرض و ایدئولوژی دانست و نمیتوان نقش منابع سازنده فیلمها را نادیده گرفت٬ اما هویدا٬ قدمی رو به جلو برای نقل منصفانه تاریخی در تلویزیون ما محسوب می شود. یا حداقل در ظاهر تلاش میکند٬ یک شخصیت مهم تاریخی را٬ به دور از انگهای مرسوم٬ با ذکر منابع گزینش شده بررسی کند و این خود تلاشی قابل تقدیر است.
خصوصا در این چند سال که تلویزیون «من و تو»٬ با دیدگاههای به شدت مغرضانه و سلطنت طلبانه٬ مستندهایی درباره دوران پهلوی٬ ساخته و بینندگان زیادی را به خود جذب کرده است. مستندهایی که تصاویر تاریخی ارزشمند و جذابی دارند؛ نظیر رضاشاه٬ انقلاب ۵۷ ٬ از تهران تا قاهره٬ شب بود و… که همگی با ظاهر و پوستهای منصفانه و گاهی حتی مظلومانه٬ به روایت به ظاهر درست اما گزینشی حقایق دوران پهلوی پرداختند و سعی نمودند حسرت مردم را برای وقوع انقلاب برانگیخته کنند. خصوصا نسل جوان را که درک درستی از انقلاب و دوران پهلوی ندارد و همواره یا قرائت مطلقا سفید از آن شنیده و یا قرائت مطلقا سیاه.
مستند هویدا نیز٬ با همین ساز و کار٬ با دسترسی به تصاویر آرشیوی غنی و پخش بعضی نوارها٬ برای نخستین بار گفتگو با چهرههایی که عمدتا جایی در تلویزیون ندارند٬ پاسخ محکم و به مراتب منصفانهتری به مستندها و مدعاهای تلویزیونهای فارسی خارجی محسوب میشود٬ اما دریغ و صد دریغ که در این تلاش گاهی٬ وقایع چند بُعدی در تاریخ انقلاب٬ یک بُعدی تفسیر و تشریح شدند. خصوصا درباره وضعیت اقتصادی پایان دهه چهل٬ ناکارآمدی دولت در دهه پنجاه و وقوع بحران اقتصادی به عنوان یکی از زمینههای اصلی انقلاب؛ گرچه بحرانهای اقتصادی و اختلاف طبقاتی و فاصله روستاها و شهرها از دلایل همدلی مردم در انقلاب سال پنجاه و هفت محسوب میشود٬ اما فروکاست و تقلیل تمام دلایل به آن٬ افتادن از سوی دیگر بام است و کاش با مداقه بیشتر سایر دلایل انقلاب نیز به صورت منصفانه اشاره میشد.
ضمن این که در دوران صدارت هویدا علاوه بر فساد امور اقتصادی و تصمیمهای غلط در حوزه منابع پولی٬ رفتارهای غلط فراوان در حوزه فرهنگ نیز بوجود آمد٬ که مستند به آنها اشاره نکرد.
از طرفی به نظر میرسد٬ مستند هویدا٬ در بیان ویژگیهای وی٬ سابقه و پیشینهاش و همچنین پایان زندگیاش٬ به مصاحبهها و سندهای در دسترس اکتفا کرده و چه بسا بهتر بود٬ سازندگان فیلم٬ به جستجوی بیشتری درباره این حقایق میپرداختند یا منابع مختلف مشتت را با ذکر سند٬ درباره او میکاویدند٬ تا شاید رموز زندگی هویدا٬ صورت جدیدی به خود پیدا میکرد.
با این حال نوع روایت زندگی هویدا و ژست انصاف در برابر قرائت تاریخی در این مستند٬ باعث میشود٬ مخاطب بمباران شده توسط شبکههای خارجی٬ قدری متوقف گردد٬ تامل کند و این قرائت را به عنوان آلترناتیو قرائت خارجی بپذیرد و آنها را در کنار هم بسنجد. مخاطبی که این روزها با تلویزیون بیگانه شده و معتقد است هر آنچه از تلویزیون پخش میشود٬ بخشهای پنهان و محذوف دارد و حتما راست نمیگوید. همین مخاطب حالا با این مستند٬ چهره و فیلم کسانی را میبیند که کمتر در این قاب٬ امکان حضور داشتند. این تلاش برای بازگرداندن اعتماد به قرائت منصفانه داخلی (با همان پیش فرضها و ایدئولوژیها) اتفاقی میمون و مبارک است که مستند هویدا در شکل گیری آن نقش دارد.
دست آخر اما پخش این مستند٬ که به لحاظ فرم و محتوا از نمونههای مشابه تلویزیونهای فارسی قویتر بود٬ نتوانست کارکرد همان مستندها را داشته باشد٬ مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند و در فضای مجازی غوغا کند؛ زیرا بدسلیقگی در نوع عرضه آن٬ زحمات بسیاری را بر باد داد. از انتخاب ساعت پخش و شبکه پخش کننده٬ تا تبلیغات و ثبت و ضبط واکنشها نسبت به آن.
مستند هویدا باید با تبلیغات گسترده در ساعات پربازدید از یک شبکه سراسری پر بیننده پخش میشد و مردم را با شیوه جدیدی از مواجهه با دوران پهلوی آشنا میکرد. مستند هویدا٬ قربانی کج سلیقگیهای صاحبان خود و تلویزیون شد٬ چرا که با همه ضعفها و نقصانهای پیدا و پنهانش، گامی رو به جلو و ارزشمند در جهت روایت تاریخ محسوب میشد و میتوانست مخاطب را اندکی و فقط اندکی به تلویزیون خوشبین کند.
به قلم امیررضا مافی
برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید:
زولفعلی گوجعلی
یه کم ادبیات نوشتاریتون رو ساده و روان بگید شما تیزهوشید ما برامون که بی سوادیم سخته