بحرانی به قیمت جان!

بحرانی به قیمت جان!
۱۸ آذر ۱۴۰۴

در این روایت خاک های زخمی، دوربین نه فقط یک فرد، بلکه مسیری از تشخیص، تحقیق و کنش را دنبال می‌کند؛ مسیری که خانم دکتر مژگان صوابی اصفهانی در سال‌ها فعالیت علمی و میدانی خود پیموده است. او متخصص سم‌شناسی محیطی و پژوهشگری است که دوره فوق‌دکترای خود را در دانشگاه میشیگان گذرانده و امروز دانش آزمایشگاهی را به میدان‌های واقعی بحران پیوند می‌زند؛ بی‌اعتنا به مرزبندی‌های سیاسی و صرفاً متکی بر داده، سند و مسئولیت انسانی.

او تصمیم دارد پیامی جهانی ارسال کند؛ پیامی که فراتر از مواضع رسمی دولت‌ها، مستقیماً وجدان عمومی را خطاب قرار می‌دهد. در سخنرانی‌اش در شورای شهر آربور، با لحنی صریح می‌پرسد چرا در برابر آنچه در غزه می‌گذرد، سکوت حاکم است. این پرسش، فقط اخلاقی نیست؛ ریشه در اقتصاد سیاسی جنگ دارد، جایی که تسلیحات، محیط‌زیست و بدن انسان به میدان سود و قدرت بدل می‌شوند.

دعوت شیمیدانان لبنانی، او را به لبنان می‌کشاند؛ جایی که نگرانی اصلی، آلودگی خاک بر اثر استفاده از اورانیوم فرسوده در بمب‌هاست. صوابی اصفهانی با تکیه بر تخصص خود تأکید می‌کند که عناصری چون جیوه، سرب و اورانیوم، همگی سرطان‌زا هستند و به‌سادگی از چرخه زیستی حذف نمی‌شوند. این مواد از طریق گرد و خاک وارد زنجیره غذایی می‌شوند و اثراتشان نه مقطعی، بلکه نسلی است. به‌ویژه ایزوتوپ ۲۳۸ که می‌تواند موجب ناهنجاری‌های جنینی، سرطان و نارسایی در کودکان شود.

او پیش‌تر نیز در عراق کار کرده، اسناد گردآوری کرده و از تجربه مواجهه مستقیم با پیامدهای شیمیایی جنگ سخن گفته است. به لبنان رفته حتی از محل ترور سید حسن نصرالله نمونه خاک‌برداری می‌کند تا پیوند میان خشونت سیاسی و تخریب زیستی را در سطح میکروسکوپی ردیابی کند.

حضورش در کافه فلسطین و مواجهه با تصاویر و نمادها، نشان می‌دهد شناخت او از مسئله فلسطین صرفاً علمی نیست؛ او متفکران، مبارزان و وجوه کالبدی مختلف این سرزمین را می‌شناسد و مسئله را در پیوند با قدرت، سرمایه و جنگ تحلیل می‌کند. این همان جایی است که روایت او، از سطح پزشکی و محیط‌زیست فراتر می‌رود و وارد اقتصاد سیاسی تخریب می‌شود.

در خانه علوم انسانی، وقتی گزارش پژوهش‌هایش را ارائه می‌دهد، با اعتراض‌هایی روبه‌رو می‌شود که بیش از آنکه ریشه عقلانی داشته باشد، بیانگر نگرانی و التهاب اجتماعی است. واکنش هوشمندانه او، درک همین التهاب و عبور دادن بحث از سطح هیجان به سطح استدلال است؛ مسیری که نشان می‌دهد علم، اگر به زبان جامعه ترجمه نشود، شنیده نخواهد شد.

او در پایان، هنوز به «نتیجه قطعی آزمایشگاهی» نرسیده است؛ چرا که داده‌ها در حال آزمون‌اند. اما با تکیه بر یافته‌های عراق، لبنان و فلسطین، به فرضیه‌ای بسیار قوی اشاره می‌کند: این‌که استفاده از چنین مهماتی ممکن است در ایران نیز رخ داده باشد. و اگر چنین باشد، طبق قوانین پذیرفته‌شده جهانی، با یک جنایت جنگی روبه‌رو هستیم؛ جنایتی که اثرات آن نه در فردا، بلکه در دهه‌های آینده آشکار می‌شود.

جمع‌بندی این روایت روشن است: این فیلم می‌تواند نقش مهمی در بازنمایی واقعیت ایران و منطقه در مجامع جهانی ایفا کند و باید تکمیل شود. زیرا پیام آن، تنها یک هشدار علمی نیست؛ اعلام خطر درباره پیوند مرگ‌بار جنگ، اقتصاد و زیست انسان است. پیغامی که صوابی اصفهانی مصمم است آن را به گوش جهان برساند.

علی نیک بخت

مستندساز