محسن اردستانی، مستندساز مقاومت: در اغلب مستندها حقیقت مدافعان حرم دیده نمی شود

محسن اردستانی، مستندساز مقاومت: در اغلب مستندها حقیقت مدافعان حرم دیده نمی شود

محسن اردستانی، مستندساز مقاومت: در اغلب مستندها حقیقت مدافعان حرم دیده نمی شود
۰۹ خرداد ۱۳۹۶

محسن اردستانی از جمله مستندسازان جوانی است که در فضای مدافعان حرم، آثار تاثیرگذار و تاریخی‌ را تولید کرده است که خودشان از اسناد این جنگ محسوب می‌شوند. او در جشنواره‌های مختلف، جوایزی متعددی را دریافت کرده و در کارنامه‌اش مستندهای «کرار»، «معلم»، «فاتحان فردا»، «ناصران عمورا»، «تک تیراندازان زینب (س)» و … دیده می‌شوند. این کارگردان در کنار این آثار، ساخت چندین قسمت مستند «ملازمان حرم» را نیز به عهده داشته که به همین دلیل با او در مورد شرایط کنونی مستند سازی در سوریه و عراق به گفتگو نشستیم:

تحلیل شما از وضعیت کنونی مستندهای دفاع مقدسی چیست؟

این کسانی که در مورد جنگ کار می‌سازنند قابلیت مخملباف شدن یا حاتمی‌کیا شدن را دارند، یعنی آدم‌های جالبی هستند و کسانی هستند که می‌توانند از جانشان بگذرند و یک حرفی را بزنند.

در فضای جنگ بعضی از مستندهایی که در مورد فضای جنگ سوریه،‌ عراق می‌بینم مستندهایی است که فقط در خط مقدم می‌گذرد و شما بیش از ۴۵ دقیقه فقط تیر و ترقه می‌بینید و این که این طرف چه کسی هست، برای چه آمده یا آن طرف چه کسی هست و برای چه آمده است اصلا مشخص نیست. یکی از بچه‌های قدیمی روایت فتح تعریف می‌کرد در جنگ و در خط مقدم وقتی همه زمین گیر می‌شدند یکی از بچه های روایت فتح پا می شد و مشغول فیلم گرفتن می‌شد و الان هیچ اسم و نشانی از این بنده خدا نیست و تازه در اواخر روایت فتح فهمیده بودیم که شاید حرف اصلی در خط مقدم نباشد شاید این پیرزنی که دارد نان و پنیر درست می‌کند یا تخم مرغ به جبهه می‌دهد شاید حرف او از خط مقدم بیشتر باشد. حالا خط مقدم رفتن یا نرفتن مهم نیست، بیشتر تاملات و حرف فیلم مهم است.

یک معیار قشنگی را که بتوانم بگویم این است که امثال فیلم‌های ما را نمی‌شود در BBC یا VOA نشان داد. من تعجب می‌کنم دوستان بعضی می‌آیند کار می‌سازند که مثلا یه زمانی برسد که فلان جشنواره این کار را قبول کند. مثلا یک مستندی می‌سازد در مورد جنایت داعش و هیچ مشخص نمی‌کند این چه اسلامی است که جنایت می کند؟ وقتی این مستند را فرض کنید در یک جشنواره امریکایی یا اروپایی پخش شود همه این جنایت را به پای اسلام می‌گذارند، چه شیعه چه سنی چه وهابی اصلا فرقی برایشان نمی کند.

وقتی شما طوری مستند بسازی که BBC یا VOAنشان بدهد به نظر من این مستند در قاموس جمهوری اسلامی نیست. حالا سوال این است که آیا ما نمی‌توانیم در قاموس جمهوری اسلامی مستندی بسازیم که خاکستری باشد؟

چرا می‌شود! یعنی باید سطح کارمان به جایی برسد در ظاهر از دولت‌های استعماری حمایت بشود ولی در باطن‌ آنها را تخریب کند، کاری که BBC –VOA انجام می‌دهند؛ یعنی به طور مستقیم ما را نمی‌زنند یا من‌وتو کاری می‌سازد که ظاهرش سرگرمی است ولی در آن ما را می‌زند.

یعنی مستندسازهای ما اکثرا دنبال انعکاس حقیقت نیستند؟ چه فاکتورهایی برای یک مستند دفاع مقدسی حقیقت‌گرا قائل هستید؟

وقتی نبل و الزهرا آزاد شد خیلی‌ها در ایران می‌گفتند که نبل و الزهرا کجا بود که الان آزاد شد؟! چون پیوست رسانه‌ای درستی نسبت به این قضیه وجود ندارد. یعنی ما آن موقعی که جوانان ما آنجا می‌جنگند هیچ اطلاعاتی نمی‌دهیم، وقتی نبل و الزهرا آزاد شد تازه گفتند کجا بود؟!

ببینید خون شهدا هیچ وقت پایمال نمی‌شود، ولی وقتی شما نمی‌گویید کجا بود و چی شد در واقع اجر شهدا را پیش مردم ضایع کرده‌اید که نشان نداده‌اید اینها برای چی رفتند. یکی از آرزوهای بزرگ بچه‌های حرم این بوده که نبل والزهرا آزاد بشود. نبل الزهرایی که ۵-۴ سال محاصره بوده و به داخلش هلی‌کوپتر می‌رفته و کمک می‌رسانده است.

محسن اردستانی

الان شما در اینترنت نگاه کنید می‌بینید که هزاران فیلم در مورد کتائب و تکفیری‌هایی که خمپاره می‌اندازند بر سر مردم نبل والزهرا وجود دارد. شما ۱۰تا یا دو تا یا حتی یکی از این فیلم ها را نشان بدهید که از خمپاره خوردن این بچه‌ها که نیروهای مقاومت هستند گرفته باشند و در یوتیوب گذاشته باشند.

در واقع در مورد حلب هم این گونه است که تکفیری‌ها هشتک راه می‌اندازند و این کار را انجام می‌دهند ولی پیوست رسانه ای ما درست نیست. در مورد فوعه وکفریا هم امروزچنین چیزی رخ می دهد یعنی دوباره یکی از آرزوها ومسیر اصلی بچه های مدافع حرم در اطراف فوعه و کفریا این است که فوعه و کفریایی که هیچ راه ورودی به آن نیست و یک فاجعه بشری در آن درحال وقوع است در موردش حرف بزنیم.

پس غیر از بحث پیوست رسانه‌ای که به نظرم موضوع خیلی مهم و بجایی بود که به آن اشاره کردید باید گفت گاهی ما در زمین دشمن، مستند می سازیم که به ضرر اسلام و حقیقت تمام می‌شود؟

بله؛ مثلا مستند A۱۵۷ را داریم که این مستند می‌تواند در ۱۰۰ تا جشنواره جهانی جایزه بگیرد و اسلام اینجا کاملا متهم بشود. حرف ما این است چرا باید این گونه مستند بسازیم؟ الان ما می‌گوییم در بحث شیعه و سنی چند تا مستند ساخته‌ایم که بگوییم این جنگ شیعه و سنی نیست. مستند می‌سازیم به اسم «جرف الصخر» که یک ساعت تیر و ترکش است؛ آیا الان فقط این موضوع ماست؟ آیا ما حرفی برای گفتن نداریم؟ الان حرفی برای گفتن در سوریه نیست؟ یعنی دوستان هم به جای اینکه اصالت را به حرف و محتوا بدهند در فضای مستندسازی اصالت را به فرم می‌دهند که آقا اگر فرم من درنمی‌آید اصلا این حرف ها را نمی‌زنم.

خود شما درگیر فرم بودید؟

من برایم رساندن حقیقت مهم است، در مورد فوعه و کفریا اگر می‌خواستم ببینم که فرم من درمی آید که در چند جشنواره جایزه بگیرم اصلا این کار را نمی‌ساختم. از همان اول می‌دانستم دارم موضوعی را انتخاب می‌کنم که درباره آن فیلم و راش کم هست. به نظرم در مستند باید محتوا بر فرم غالب باشد ولی در داستانی باید همپای هم باشند.

از نظر من، معیار مظلومیت است، یعنی مظلوم ها چه کسانی هستند. زمانی دیدم فاطمیون هستند، پس با محدودیت‌های فراوان رفتم و معلم را ساختم. زمانی دیدم فوعه و کفریا مظلوم است با کمترین امکانات این مستند را ساختم.

من می‌گویم چرا به جنگ فقط  نگاه جشنواره ای داریم؟  چرا با یک ترکیبی مواجه شده ایم به اسم مستندهای جشنواره‌ای جنگ که من مخالف این هستم. چرا باید مستندی بسازیم که اسلام را با آن فردا تهدید کنند؟ یا یک مستندی می‌سازند که VOA نشان بدهد؟

حرف من این است که دوستان، فانتزی به این فضا نگاه می‌کنند. در مستند داستانی، هم وقت داریم و همه چیز داریم و می‌توانیم کامل حرف بزنیم و فرم هم اندازه محتوا باشد.

مشکلات و نیازهای رسانه‌ای ما در سوریه و عراق چیست؟

یکی از مشکلات رسانه‌ای جنگ چه در سوریه چه در عراق این است که تولیدات کم است؛ دومی این است که در مورد شبهات و مشکلاتی که در مورد جنگ سوریه است کاری نساخته ایم. یعنی اول یک سری مستندها برای رفع ضعف رسانه‌ای در داخل کشور بسازیم. مثلا چرا من باید در مورد فاطمیون کار بسازم؟ چون مخاطب آنها را نمی‌شناسد؛ این برای اغنای مخاطب داخلی است و یک موقعی می‌گوییم یک سری شبهه است در سوریه و جنگ و ما می‌توانیم با مستندهایمان در جنگ اثر بگذاریم.

محسن اردستانی

تمام رسانه‌های تکفیری‌ها مثل الجزیره، اورینت، و شبکه‌هایی که توسط قطر و عربستان حمایت می‌شود می‌گویند جنگ، جنگ شیعه و سنی است که برداشت خودشون را بکنند. ما چند تا مستند ساختیم که نشان بدهیم جنگ شیعه و سنی نیست؟! وظیفه مستندساز این است که یک سوژه خوب بدست بیاورد تا جایزه جهانی جشنواره‌ای بیاورد یا وظیفه آن این است که حرف خاصی را بزند؟ اگر این گونه بود که من نه در مورد فاطمیون کار می‌ساختم نه در مورد فوعه و کفریا! این جاست که محتوا بر فرم، مقدم است.

پس کلا زیاد به فرم خود شما وفادار نیستید؟

البته که من فرم را خیلی در نظر می گیرم و هنوز هم خودم را شاگرد می دانم و آموزش می بینم و باید در فرم هم پیشرفت کرد. در سینما من یک اعتقادی دارم که باید در مستند، محتوا بر فرم مقدم باشد یعنی اینکه شما بدانید در مستندسازی می‌توانید یک حرف را بزنید ولی فرم آن ضعیف است، بگذار بگویند کار ضعیف است ولی تو حرفت را بزن! اگر این گونه بود من در مورد فوعه و کفریا کار نمی‌ساختم.

در فضای داستانی به این اصل اعتقاد دارم که باید فرم اندازه محتوا باشد. چرا باید در مورد این جنگ کارهایی ساخته شود که اولا شبکه های دیگر آن را نشان بدهد بدون اینکه معلوم بشود چه کسی این را ساخته و این خیلی بد است و دوم این که به هیچ کسی بر نمی‌خورد و شبهات جنگ را جواب نمی‌دهد؟ و سوم این که آیا حرف و شبهه ناگفته در مورد سوریه نداریم؟ چرا پس نمی‌گوییم؟ پس این پیوست رسانه‌ای غلط چیست؟

مستندهایی در مورد داعش ساخته می‌شود که وقتی مخاطب امریکایی آن را می‌بیند نمی‌تواند تفکیک کند بین تکفیری، وهابی و شیعه و سنی و از اسلام متنفر می‌شود و این مشکل بزرگی است درحالی که ما باید در جنگ حاضر اثر بگذاریم و بتوانیم حرف بزنیم.

بالاخره مستندسازها دلشان می‌خواهد کارشان دیده شود و جشنواره‌ها امکان دیده شدن کارها را به آنها می‌دهند و لذا مجبور می‌شوند قواعد آنها را هم را رعایت کنند. درباره این موضع چه باید کرد؟

به نظر من رسالت یک مستندساز خیلی بالاتر از آن است که خودش را به یک جایزه بفروشد و فرمی کردن جشنواره‌های مستند کاملا غلط است. هرگز نمی‌گویم که کسی به فرم اهمیت ندهد، اما می‌گویم که شما آوینی را به یک قاب بندی عجیب غریب می‌شناسید یا یک محتوای عجیب غریب؟ سید مرتضی آوینی معروف است به سید شهیدان اهل قلم، روایت فتح به چه چیزی معروف است؟ به محتوایی که مرتضی آوینی داشته معروف بوده است.

حرف من در مستند این است و به نظر من الان زمانی است که ما نباید مستندهایی بسازیم که شبکه‌های دیگر بتوانند پخشش بکنند بدون اینکه بگوییم برای کجا ساخته شده است و این مخاطبی که فضای ذهنی ما را نمی‌داند نتیجه گیری دیگری بکند. مثالش را قبلا زدم که وقتی مستندی در مورد جنایت‌های تکفیری بسازیم ولی هیچ حرفی در مورد تفاوت بین جبهه حق و باطل بیان نکنیم نتیجه این می‌شود که بگویند خود اسلام مشکل دارد.

منبع: خبرگزاری مهر

برای اطلاع و استفاده از سایر مطالب ما، به کانال تلگرام خانه مستند بپیوندید:

تلگرام خانه مستند